
شاید حداقل یک بار در ذهن همه ما این سوال پیش آمده باشد که خانواده چیست؟ چگونه میشود خانواده بهتری داشته باشیم یا اصلا ویژگیهای یک خانواده سالم چیست؟ ما در این مطلب سعی داریم به پاسخ این سوال بپردازیم. نیازهای اولیه مانند غذا، پوشاک، امنیت و مسکن در خانواده تامین میشود. اما انسانها به نیازهای فراتری از نیازهای اولیه احتیاج دارند تا به کمال و شکوفایی برسند. شکلگیری ابعاد شخصیتی و رشد فرد در خانواده انجام میشود. اهمیت نقش خانواده در شکلگیری شخصیت و تامین بهداشت روان به قدری است که بیشتر اختلالات، انحرافات و مشکلهای رفتاری از تربیت ناصحیح و مشکلات خانوادگی نشات میگیرد.
اهمیت نقش خانواده در سلامت جامعه
خانواده اولین نهاداجتماعی است که فرد در آن حضور دارد. سلامت خانواده تاثیر مستقیم بر سلامت جامعه دارد. نقش خانواده بر شخصیت کودک به خصوص در سال های اولیه زندگی انکار ناپذیر است. فرزندان سلامت، جامعه ای سالم تر را شکل میدهند. این تاثیر به قدری زیاد است که برخی جرم شناسان این موضوع را عامل سلامت یا بیماری فرد میداند. کودکان برای داشتن سلامت روانی و اجتماعی نیاز به ارامش و امنیت در خانواده سالم دارند.
خانواده سالم چگونه خانوادهای است؟
این که صرفا اعضای خانواده مسئولیت پذیر باشند نمیتواند نشانه سلامت کامل خانواده باشد. همواره در یک خانواده اعضا زیر یک سقف زندگی میکنند، در کنار هم غذا میخورند از سلامت جانی هم محافظت میکنند و به مدرسه و سرکار میروند. این شرایط برای گذران زندگی ضرروی است ولی برای داشتن خانواده سالم کافی نیست.
ویژگیهای خانواده سالم
خانوادههای سالم از آزادی صحیح بهرهمند هستند. این ازادی در دیدن، شنیدن، تفکر، عقیده، احساس کردن، خواستن و انتخاب کردن مشهود است. صمیمتی که در این خانواده ها حاکم است باعث میشود اعضا در عین صمیمت نظرات متفاوت و علارغم نظر بقیه را عنوان کنند. در این شرایط افراد حق دارند نظرات متفاوتی داشته باشند و قرار نیست همه عین هم فکر کنند. منحصر به فرد بودن تفکرات اعضا ارزش محسوب میشود.
زمانی که مشکلی در این خانواده ها به وجود میآید با دیگر اعضا مطرح میشود. همه در تلاشند که این مسئله را حل کنند وهیچ کس این موضوع را انکار نمیکند. اعضای خانواده سالم به یک دیگر اعتماد دارند و ارتباطی سازگار در بین آن ها برقرار است. احترام گذاشتن از ملزومات آنها محسوب می شود .برای داشتن خانواده ای سالم از موارد زیر الگو برداری کنید.
داشتن وحدت
گرمای کانون خانواده، همدلی، انسجام و احترام امری بسیار مهم و ضروری برای هر خانوادهای است که تمامی این موارد از داشتن وحدت سرچشمه می گیرد. مادر از ارکان اصلی این امر محسوب می شود. مادرها عموما مسئول رفع کدورت و ایجاد صمیمت بین فرزندان هستند و به آن ها متحد شدن را یاد میدهد. همان طور که گفته شد خانواده تاثیر بسیار زیادی بر جامعه دارد. افرادی که در محیط خانواده وحدت داشتن را فرا گرفتهاند جامعه ای متحد را میسازند.
عشق و همدلی در خانواده
عشق و محبت بی قید شرط در خانواده باعث ایجاد همدلی و صداقت میشود. ابراز عشق باید از طرف تمامی اعضا صورت بگیرد. این موضوع نقش مهمی در استحکام خانواده دارد.
مسئولیتپذیری
تمامی اعضا باید وظایف خود را به خوبی انجام دهند و مسئولیتپذیر باشند. انجام کامل مسئولیتها، تعهد و پایبندی را در افراد تقویت میکند. این امر برای زندگی آینده فرزندان هم بسیار مفید است چراکه در زندگی مشترکشان امور را به بهترین نحو مدیریت میکنند.
توجه به نیاز های یک دیگر
برای رسیدن به کمال ابتدا باید نیازهای اولیه و اصلی هر فرد تامین شود. نیاز به امنیت، عشق، احترام و آرامش از نیازهای اصلی هر فردی هست تا سلامت روانی خود را تامین کند. نیازهای یکدیگر را به خوبی بشناسید و سعی کنید برای برطرف کردن آن تلاش کنید تا بتوانید در مسیر شکوفایی قرار بگیرید.
داشتن تعادل بین صمیمت و نیاز به تنهایی
مشکل در مرز بندی و حریم شخصی یکی از مسائلی است که بسیاری از خانواده را درگیر کرده است. بعضی از خانواده صمیمت را به معنی اجازه ورود به حریم شخصی میدانند و در مقابل خانوادههایی هستند که مرزهای دوری از هم دارند و از لحاظ عاطفی راه خود را از هم جدا کرده اند. حفظ تعادل در این امور برای داشتن یک خانواده سالم مهم شناخته میشود.
از یاد نبردن صداقت
صداقت و اعتماد کاملا بهم وابستگی دارد زمانی که صداقت در یک خانوادهای کمرنگ شود به دنبال آن حس اعتماد هم از بین میرود.
داشتن انعطاف پذیری
همه خانوادهها قانون و مقرراتی را برای داشتن نظم اعضا تنظیم میکنند. صحیح است که طبق قوانین وظایف انجام شود اما اگر در مواقعی جابه جایی صورت گرفت به صورت خشک و غیر قابل گذشت رفتارنکنید. به یاد داشته باشید تمامی این قوانین برای حفظ آرامش بیشتر است. متناسب با شرایط مختلف منعطف باشید و محیط خانه را محل تنش نکنید.
افراط نکردن در فداکاری و ایثارگری
لازمه هر زندگی جمعی فداکاری و ازخودگذشتی در برخی از مواقع است. این حس بسیار شیرین و لازم است. اما اگر چشمپوشی یا فدا کردن نیاز خود برای دیگری از حد طبیعی فراتر رود خودش مشکل ساز میشود. برای مثال والدینی که تمامی شرایط سخت را به جان میخرند تا آب در دل فرزندشان تکان نخورد، فرزندی وابسته تربیت میکنند و اجازه پرورش روحیه مسئولیتپذیری را به او نمیدهند.
داشتن پذیرش نسبت به یکدیگر
هیچ دو نفری حتی اگر در یک خانه باشند کاملا شبیه هم نیستند. دو نفر از یک پدر و مادر هم میتوانند از هم متفاوت باشند. همه ما باید آمادگی لازم برای پذیرش تفاوتهای فردی را داشته باشیم. سعی کنیم شخصیت یکدیگر را به عنوان شخصیت مستقل بپذیریم. در بیشتر خانواده در زمان بلوغ و نوجوانی بین والدین و فرزندان چالشهای بزرگی رخ می دهد که کمک گرفتن از مشاوره نوجوان و مشاوره جنسی میتواند در تربیت سالم نوجوان نقش بسزایی داشته باشد.
وارد نکردن افراد بی طرف در دعواها
متاسفانه این مسئله شایعی در بین خانوادههاست. برای مثال زمانی والدین قصد جدایی دارند فرزندان را علیه والد دیگر خشمگین میکنند و یا به اصطلاح یارکشی میکنند. این امر آسیبهای جدی به فرد بی طرف وارد میکند. مخصوصا کودکان که با دیدن این صحنه ها احساس گناه میکنند. کمکگرفتن از مشاوره طلاق یا مشاوره خانواده از اسیبهای احتمالی جلوگیری میکند و به رفع مشکلات خانواده میپردازد.
صحبت کردن از افکار و حسهای درونی
زمانی که اعضای خانواده بدون ترس از قضاوت شدن یا حس خجالت بتوانند به راحتی با هم صحبت کنند باعث میشود مسائل را در کنار هم به خوبی بگذرانند. ایجاد احساس دلگرمی، امنیت و حمایت به داشتن خانواده سالم کمک شایانی میکند.
خانواده ناسالم چگونه خانوادهای است ؟
خانواده ناسالم به این معنا نیست که تمامی رفتارهای غلط را انجام میدهند و به صورت اشکار ناکارامد هستند. شاید آنها در ظاهر خوب هم به نظر برسند. این خانواده ها برای بعضی امور معانی دیگری را تعریف میکنند. برای مثال فریب و دروغ را به معنی زرنگی میبینند. تنبیه، سرزنش کردن یکدیگر، بددهنی و پرخاشگری در این خانوادهها عادی به شمار میرود. آنها به ظاهر موجه داشتن بیشتر از ویژگیهای ارزشمند درونی توجه میکنند. فرزندانی که در این خانواده ها رشد میکنند و با این سبک تربیتی رو به هستند اکثرا از لحاظ جسمی و سنی بزرگ میشوند اما از درون رشد نمیکنند که با اصطلاح کودکان بزرگسال از آن ها یاد میشود. معمولا این کودکان والدین ناسالم آینده هستند.
خانواده ناسالم چه ویژگی هایی دارد؟
انکار: خانواده هایی که دچار مشکل هستند اغلب مسائلشان را انکار میکنند تا برای رفع مشکلات تلاشی نکنند.
نداشتن صمیمیت: در این خانواده ها بین اعضا صمیمتی وجود ندارد و غالبا به خاطر نسبت خونی یا ناچاری در کار هم هستند.
شرم زدگی: غالبا در برخورد با فرزند خودشان را شرمسار نشان می دهند.
نقش های انعطاف ناپذیر: نقش ها با توجه به نیاز خانواده شکل میگیرد تا این که بر اساس نقش واقعی شکل بگیرد.
مرزهای نامشخص: مرز بندی مشخص برای نقشها وجود ندارد. برای مثال زمانی که پدر دچار حس ترس یا نگرانی است همه اعضا درگیر آن میشوند به طوری که کاملا جای یکدیگر درگیر مسائل میشوند.
ارتباط بد و ناسالم: تماس و ارتباط صحیح وجود ندارد. عموما ارتباط ها ضد و نقیض است.
استیلای منافع جمعی: نیا های فردی فدای نیازهای خانواده میشود.
قوانین خشک و سخت: در این سبک خانواده قوانین تغییر نمیکنند و منعطف نیستند.
اسرار علنی: اسرار علنی به این معنا است که همه اعضا به دروغ و فریب کاری واقف هستند ولی به روی خودشان نمیآورند و همه تظاهر به ندانستن میکنند.
فقدان حد و مرز: گذشتن از حد و مرز خود برای حفظ نظام خانواده از ویژگیهای خانوادههای ناسالم است.
فدا شدن نیاز اعضا: نیازهای فردی اعضا در این خانوادهها برآورده نمیشود. خشم و افسردگی نتیجه این سبک تربیتی است.
سخن آخر
خانواده گروهی از افرادی هست که به واسطه ازدواج، نسبت خونی و فرزندآوری در کنار هم زندگی میکنند که دارای اهداف و منافع مشترکی هستند. خانواده های سالم فرزندانی سالم تر تربیت میکنند که تاثیر مستقیم بر سلامت جامعه دارد. تامین نیازهای اصلی و اولیه جسمی و روحی بر عهده خانواده است. با داشتن یک خانواده سالم زندگی لذتبخش و رضایتمندتری را سپری میکنیم. مشاوره روانشناسی از جمله مشاوره خانواده به تامین سلامت روانی و رسیدن به ویژگی های خانواده سالم کمک شایانی میکند.