وابستگی به خانواده بعد از ازدواج از موارد شایعی است که برای دخترهای جوان پیش میاید. این وابستگیها اغلب تحت تاثیر سبک تربیتی خود خانوادهها است. پدر و مادرها بر این باورند دختران ضعیفتر هستند و به تنهایی نمیتوانند حق خود را از جامعه بگیرند. به همین خاطر والدین با حمایتهای بیش از اندازه از دخترانشان، وابستگی را درآنها تقویت میکنند. این وابستگی حتی بعد از ازدواجم باقی میماند و برای او مشکلاتی را به وجود میآورد. چراکه دختران تصور میکنند با حمایت والدین همیشه حق با آنها است. این افراد هر گونهای که دوست داشته باشند با همسر خود صحبت و رفتار میکنند.
بسیاری از مردان از رفت و آمدهای بیش از اندازه همسرشان با آشنایان گلایه میکنند. این موضوع فرصت خلوتهای دو نفره را از زوجین میگیرد. وابستگی صرفا به خانمها محدود نمیشود. وابستگی مرد به خانواده هم از مسائل دردسرساز بعد از ازدواج محسوب میشود. این امر تا حدودی در اوایل ازدواج طبیعی است. اما اگر این روند ادامه پیدا کند مشکلات بزرگی به وجود میآورد. استقلال و مدیریت زندگی مشترک با وابستگی به خانواده دچار اخلال میشود.
زن وابسته به خانواده چه ویژگیهایی دارد؟
به طور کلی برای شناسایی زنان وابسته به خانواده باید موارد زیر را چک کرد:
- زنانی که نمیتوانند به راحتی تصمیم بگیرند.
- در تمامی شرایط حتی مسائل پیش پا افتاده به خانواده خود وابسته هستند.
- خانواده آن تصمیم میگیرند که چگونه زندگی کند.
- مدام تردید دارد و قادر به تصمیمگیری قطعی نیست.
- از کلمه هر چه خانوادهام بگوید زیاد استفاده میکند.
دلایل وابستگی زن به خانواده چیست؟
برخی از خانمها بعد از ازدواج تا سالیان سال نمیتوانند از نزدیکی محل زندگی والدین دور شوند. افرادی هم که دور تر از محله والدین ساکن هستند روزانه تایم زیادی را در رفت و آمد به منزل پدری صرف میکنند. این عامل رفته رفته باعث بروز اختلافات زناشویی میشود. برای رفع این وابستگی ناسالم باید ابتدا با دلایل این موضوع اشنا شویم:
تجربه استقلال شخصی ندارند
زنانی که تحصیل کردهاند یا روزانه به سرکار میروند بیشتر از دیگر زنان استقلال را تجربه کردهاند. آنها تا حدودی مدیریت بهتری در وابستگی به خانواده دارند.
ارتباطی با افراد دیگر ندارند
برخی از زنان به در طول زندگی حضور کمرنگ تری در اجتماع داشتند. این افراد غالبا تعلقاتی با افراد دیگر نداشته و نمی توانند غیر از خانواده با شخصی ارتباط برقرار کنند.
اعتماد به نفس ندارند
زنانی که با کمبود اعتماد به نفس مواجه هستند نمیتوانند مسئولیتهای خود را به خوبی انجام دهند و از احساس نارضایتی که نسبت به خودشان دارند به خانواده پناه میبرند.
سبک تربیت خانواده در وابستگی تاثیر گذار است
خانواده در شکلگیری شخصیت فرد تاثیر مستقیم دارد. با مطالعه مقاله خانواده چیست در سایت ما میتوانید به صورت کامل در این زمینه آگاهی کسب کنید.
از همسرش رضایت ندارد
زنانی که بدون علاقه با همسر خود ازدواج میکنند یا کسانی که بعد از ازدواج متوجه میشوند همسرشان با مرد رویاهایشان فاصله دارد، ترجیح میدهند زمان بیشتری را با خانواده سپری کنند.
راهکار های کاهش وابستگی زن به خانواده چیست؟
بهترین و اصولی ترین راهکار برای کاهش و رفع وابستگی به خانواده کمک گرفتن از مشاوره خانواده است. زنان با کمک خانواده درمانی ریشه این وابستگی را پیدا میکنند و به کمک متخصص، آن را درمان میکنند. دلبستگی به خانواده امری بسیار لذت بخش و شیرین است اما وابستگی اسیبهای جدی به افراد وارد میکند. در دلبستگی شخص در ضمن علاقه بسیار و احترامی که برای خانوادهاش قائل است، شخصیتی مستقل دارد. اما در وابستگی، فرد بدون حمایت خانواده از عهده وظایف و مسئولیتهای خود برنمیآید.
برخی از راهکارهای عملی و موثر در این زمینه عبارت است از:
به او کمک کنید تا مستقل شود
از خانومتان خواهش کنید در برخی مسائل به تنهایی تصمیم بگیرد و او را در این موقعیت قرار دهید. علی الخصوص مسائلی که نیاز به تصمیم گیری فوری دارد. سپس همسرتان را برای این تصمیم تنهایی، تشویق کنید تا رفته رفته حس استقلال و اعتماد به نفس را در او زنده کنید.
با احترام با همسرتان صحبت کنید
زمانی که همسر شما در تنهایی دچار مشکلات و احساسات منفی میشود، بیشتر در کنار او بمانید و در عین عشق و احترام به او برای رفع این احساسات کمک کنید.
او را تهدید به قطع رابطه نکنید
همسرشما باید خودش به این نتیجه برسد که باید برای زندگی شخصی و همسر خودش بیشتر وقت بگذارد. زمانی که خانومتان را تهدید میکنید با ایجاد اضطراب در او این مسئله را دشواتر میکنید.
به خانواده همسرتان توهین نکنید
بیاحترامی به خانواده همسر اوضاع را وخیمتر میکند. همه افراد بر روی خانواده خود حساس هستند. در این شرایط با توهین و عصبانیت فاصله خودتان را افزایش میدهید. توهین به خانواده، توهین به خود فرد است.
با احترام و آرامش با یکدیگر صحبت کنید
بسیاری از زوجین از مهارت گفتگو برخوردار نیستند به همین دلیل در بیشتر اختلافات کار به بحث و دعوا میکشد. در این زمان دخالتهای خانواده زن و شوهر اوضاع را بدتر میکند. در عین آرامش و احترام از او بخواهید مشکلاتتان را خودتان سر و سامان دهید و دیگران را وارد حریم خصوصی زناشویی خود نکنید.
با لجبازی تصمیم نگیرید
برخی از مردان با نداشتن مدیریت صحیح اوضاع را سختتر میکنند. برای مثال تصمیم میگیرند رفتار مقابلهای داشته باشند و مدام با خانواده خود رفت و آمد کنند تا به همسرشان یاد دهند رفتارش را درست کند. این موضوع نه تنها کمک کننده نیست بلکه به مشکلات دامن میزند.
نیازهای عاطفی همسرتان به خوبی تامین کنید
با شناخت بیشتر همسرتان به نیازهای او پی ببرید و آنها را تامین کنید. برخی از خانمها عادت ندارند از خواستههایشان صحبت نمیکنند، شما باید هشیار باشید و با توجهی بیشتربه او خواستههایش را فراهم کنید.
نتیجه گیری
وابستگی به خانواده از مواردی است که هم برای زنان و هم برای مردان اتفاق میافتد. این موضوع در اوایل ازدواج بیشتر به چشم میخورد. این امر کاملا طبیعی است. اما زمانی دردسر ساز میشود که برای مدت طولانی ادامه پیدا کند و بر کیفیت روابط زناشویی اثر بگذارد. وابستگی در زنان عموما امری شایع تر است ولی تاثیرات مخرب کمتری بر روی زندگی زناشویی دارد. زوجینی که بعد از عملی کردن راهکارهای کاهش وابستگی باز هم با این مشکل روبه رو بودند بهتر است از یک متخصص متعهد و کاربلد کمک بگیرند. مرکز مشاوره شکرانه با داشتن کادر مجرب و اموزش دیده در مشاوره زناشویی آماده خدمت رسانی به شما عزیزان است.
این نگارش یک طرفه و زن طرفدارانه برای چیه ، بیشتر از این میخواین زنا تو جامعه اشتباه برن . ما همه مادراشون الگو های مان ازین داستان ها هم نبود . من همه جوره به زنم احترام گذاشتم محبت کردم بد تر شد ، براش شد حق واسه من تکلیف . من خود وکیل دادگستری هستم ، مشکلات خانوادگی زیاد دیدم ، همش به خاطر این اوانسهای مجرمانه به زنه . به نظر من دخترای امروز لیاقت زندگی مشترک رو ندارن
سلام دوست عزیز
ضمن تشکر از همراهی شما ،با توجه به موضوع مقاله که در مورد زن و خانوادست بنظر طبیعیه که بیشتر در مورد خانم ها نوشته بشه .
اما بنظرمیرسه با توجه به مشکل شخصی خودتون و نوع شغلتون قضاوت نه چندان درستی کردید ، مشکل در رابطه دوطرفست . پیشنهاد ما بعنوان روانشناس ، دریافت مشاوره پیش از ازدواج و زوج درمانی در طول زندگی مشترک هست .
پایدار باشید .
باسلام منم این مشکل رو دارم درحدی که باوجوداینکه 17ساله از زندگیمون میگذره باوجود یه پسرم بزرگ شده و14سالشه هنوز منو بچه رو خانواده اصلیش نمیگیره وخانواده پدرش بخاطر اینکه هیچکدومشون باسواد نیستن وطرزرفتارشون درحد دویست سال پیشه توروستان درزندگیمون دخالت میکنن وهیچکسرو بجز خودشون قبول ندارن درحالیکه این خانواده پراز هرجومرجه تاجایکه پسر با پدرومادر دشمنه وبرادربابرادر وعروس با مادر شوهر ومن دوست ندارم زیاد رفت وآمد کنم اما اونها دست از سر زندگیم برنمیدارند این داره زندگیمو نابود میکنه اما با اینکه نم تنها تحصیل کرده این خانوادت باز بخاطر اونها گند زده به زندگیمون الانم یک ماهه به خاطر خانواده اش منو بچه ش رو ول کرده رفته خونه باباش من دیگه بریدم تورو خدا هرکی میتونه بهم کمک کنه ویه راه پیش روم بزاره کمکم کنه چون هنوز دوسش دارم نمیخوام توی اون خانواده باشه وزجر بکشه ممنون
سلام دوست عزیز
متاسفم از مشکلی که براتون پیش اومده .
پیشنهادم اینه که از یه درمانگر کمک بگیرید .
پایدار باشید .