طرح واره ی کمال گرایی منفی
افرادی که دارای طرحواره کمال طلبی منفی هستند، خودشان را افرادی تلاشگر و بی نقص گرا جلوه می دهند. آن ها معتقدند که باید برای رسیدن به معیارهای بلندپروازانه، مدام تلاش کنند. این معیارها درون سازی شده اند. این افراد برای رسیدن به معیارها تلاش می کنند چون ” باید” این کار را انجام دهند، نه به این دلیل که خواهان توجه دیگران هستند. حتی اگر کسی هم متوجه کارهای آنان نباشد، با این حال، اغلب این روند را برای رسیدن به معیارها ادامه می دهند. تحت فشار بودن، شایعترین هیجانی است که این افراد تجربه می کنند. تحت فشار بودن، تمامی ندارد و از آن جا که بی نقص بودن غیر ممکن است، فرد باید همیشه تلاش بیشتری انجام دهد.
زمانی که والدین بسیار سخت گیر باشند و کودک را دائماً در تنگنای “ترین” ها قرار دهند ممکن است کودک به این تله گرفتار شود. در واقع این والدین مدام از کودک انتظار دارند بهترین، باهوش ترین، مؤدب ترین و… باشد و اگر کودک قادر به دستیابی به آنها نباشد تحقیر خواهد شد. فرزند چنین خانواده ای به احتمال زیاد گرفتار طرحواره معیارهای سرسختانه – عیب جویی افراطی می شود.
برخی از والدین نیز به شرط انجام بی نقص کاری به فرزند خود محبت می کنند و به او عشق می ورزند. در واقع تأیید فرزند و دوست داشتن او در گرو انجام دلخواه والدین است. در ناخودآگاه این کودک محبت مشروط به سرسختی شکل خواهد گرفت و در بزرگسالی نیز مدام به دنبال سخت کار کردن و تلاش شبانه روزی است.
در جامعه ما تلاش برای رسیدن به آرزوها به وسیله فرزند
بسیار دیده می شود. به این مفهوم که برخی از والدین یک سری آرزوهایی در نوجوانی و جوانی خود داشته اند که موفق به دستیابی به آنها نشده اند. اما در حال حاضر می خواهند از طریق فرزند خود به آن آرزوها دست یابند! آنها کودک را تنگنا قرار می دهند و سختی های بسیاری را به او تحمیل می کنند تا به آرزوهای ناکام خود برسند. بنابراین طرحواره معیارهای سرسختانه این کودک را تهدید می کند.
به علاوه این طرحواره در کمین فرزند خانواده ای که هیچ گونه ارزشی برای پیشرفت ها و نقاط قوت کودک خود قائل نیستند نیز می باشد. در واقع والدین نقاط قوت، پیشرفت ها و کارهای مثبت فرزند خود را نمی بینند اما نقاط ضعف و عدم موفقیت های او را بُلد کرده و مدام به رخ می کشند. این کودک یاد می گیرد که مدام و سرسختانه تلاش کند تا بتواند پدر و مادر خود را خوشحال کند. در بزرگسالی نیز سرسختی جزئی از شخصیت او شده است. برای این افراد زندگی تنها به معنای کار کردن است، یعنی دائم برای دستیابی به پیشرفت و موفقیت تلاش میکنند. آنها همواره تا نهایت توان خود کار میکنند و هیچگاه برای استراحتی کوتاه و لذت بردن از زندگی وقت ندارند. همه چیز ـ حتی فعالیتهایی که میتوانند لذتبخش باشند، مانند انواع بازیها و شنا ـ برای آنها تبدیل به تجربهای سخت و ترسناک میشود. این افراد درباره کار بعدی که میخواهند به بهترین شکل آن را انجام دهند، دچار وسواس فکری میشوند و یکی از مهمترین عوامل اضطرابشان مسئله زمان است؛ کارهای زیادی هست که باید انجام دهند و زمان کمی در اختیار دارند. ایشان همیشه متوجه زمانی که میگذرد، هستند و دائم احساس میکنند که تحت فشار زمان قرار دارند. آنها معتقدند یکی از همین کارهایی که انجام میدهند، درنهایت برایشان رضایتخاطر را به همراه میآورد، اما متوجه نیستند با رویکردی که در قبال کارهای مختلف دارند، شادی واقعی را بر خودشات حرام کردهاند. بنابراین واضح است که هر چقدر بیشتر تلاش کنند تا در کار مورد نظرشان به موفقیت برسند، فشار بیشتری را نیز احساس میکنند.
ریشه های تحولی طرحواره کمال طلبی منفی :
- والدین عشق خود را مشروط به شما داده اند. اگر به معیارهای آنها دست می یافتید، آنگاه از عشق و محبت والدین برخوردار می شدید.
- یکی از والدین یا هر دوی آنها معیارهای بلندپروازانه و نامتعادل داشته اند.
- شما معیارهای سختگیرانه را انتخاب کرده اید تا بتوانید حس بی ارزشی، طرد اجتماعی، محرومیت هیجانی یا شکست را جبران کنید. به عبارتی از چاله به در آمده اید و در چاه افتاده اید.
- زمانی که شما نمی توانستید به انتظارات ایده آل پرستانه والدین دست یابید، یکی از آنها یا هر دو، شما را شرمسار میکردند و شما را از انتقادهای بی رحمانه بی نصیب نمی گذاشته اند.
طرحواره منفی گرایی و بد بینی
افرادی که منفی گرا و بدبین هستند، به طور کلی طولانیمدت و نافذ بر جنبه های منفی زندگی، از جمله تعارض و درد متمرکز می شوند. در عین حال، آنها جنبه های مثبت را کوچک می شمرند و انتظار اغراق آمیزی از اینکه همه چیز غلیظ پیش میرود، دارند. این افراد زمان زیادی را صرف میکنند تا مطمئن شوند که کار اشتباهی انجام نداده اند؛ آنها مستعد نشخوار های ذهنی و وسواس گونه هستند. اضطراب، هیجان مشخص آن است. احساس های خاص این افراد، تنش دطرحواره یرپا و نگرانی است. رفتار ویژه آنها، شکایت، گله مندی و بی تصمیمی است.
نشانههای طرحواره منفی گرایی
- من نمی توانم خوشحال باشم چون میدانم سرانجام اتفافی میافتد.
- دیگران من را بدبین میبینند اما من اعتقاد دارم فردی واقع گرا هستم.
- من تمایل دارم به قسمتهای منفی و جنبه های تاریک زندگی فکر کنم.
- اطرافیان من می گویند فردی همیشه نگران هستم.
- انتظار بدترین حالات بهتر از این است که آدم گاهی امیدوار و بعد ناامید شود.
- نمی توانم مراقب همه چیز باشم چون اتفاقات اشتباه پیش می رود.
- تصمیم گیری برایم دشوار است است زیرا که انتخاب میتواند منجر به فاجعه شود.
- دیگران به من میگویند به قسمت مثبت ماجرا نگاه کن.
- خیلی کم پیش میاد که دیگران کاری را به صورت خوب را انجام دهند.
- تمایل دارم یک موجودی پایبند به عادت و روتین باشم.
طرحواره بازداری هیجانی
بسیاری از این افرادی که طرحواره بازداری هیجانی دارند، در روابط بین فردی، برای خویشتن داری بیش از صمیمیت، ارزش قائل می شوند و می ترسند اگر به هیجان هایشان اجازه بروز بدهند، ممکن است کنترلشان را به طور کامل از دست بدهند. آنها می ترسند که در اثر چنین کاری دچار شرم شوند یا پیامدهای ناگوار دیگری مثل تنبیه یا رهاشدگی برایشان پیش بیاید. اغلب، کنترل افراطی هیجان ها در محیط زندگی فرد نسبت به افراد مهم دوروبرش اعمال می شود (فرد تلاش می کند که هیجان هایش را، چه مثبت و چه منفی، نسبت به افراد مهم زندگی بروز ندهد)، مخصوصا وقتی که هیجان هایشان شدید هستند. فرد، هیجان هایی را بازداری می کند که بهتر است بیان شوند. این هیجان های طبیعی در ذهنیت کودک خودانگیخته وجود دارند. همه کودکان به خاطر احترام به حقوق دیگران، یاد می گیرند هیجان هایشان را کنترل کنند. با این حال، افرادی که این طرح واره را دارند، در چنین کاری افراط می کنند.
نشانههای طرحواره بازداری هیجانی:
- همیشه در تلاش هستم در مقابل افراد دیگر از خودم مراقبت کنم.
- از این که احساس شدیدی داشته باشم احساس ناراحتی میکنم
- از این که دیگران احساساتشان را بروز دهند احساس ناراحتی میکنم.
- خودم را فردی منطقی میدانم که فرصتی برای بروز احساساتم ندارم.
- دیگران من را در بروز احساسات فردی ضعیف میداند.
- بسیاری از اوقات نمیدانم چه احساسی دارم یا چه چیزی را احساس میکنم.
طرح واره ی تنبیه
طرحواره تنبیه به دو صورت در افراد دیده می شود:
- تنبیه دیگران
- تنبیه خود
این افراد معتقدند کسانی که اشتباه می کنند باید به شدت تنبیه شوند.در مقابل اشتباه دیگران و یا در صورت رفع نشدن انتظاراتشان بسیار خشمگین و بی تحمل هستند و به شدت طرف مقابل را تنبیه می کنند. در تنبیه دیگران هیچ گونه مروت و دل رحمی ای به خرج نمی دهند. در واقع اصلاً برایشان اهمیتی ندارد که طرف مقابل درگیر شرایطی سخت باشد و یا مشکلاتی داشته باشد. فاکتور مورد اهمیت برای این افراد صرفاً درست انجام دادن کار است و هیچ حس همدلی با هیچ کسی ندارند. در واقع این افراد معتقدند اگر فرد گناه کار را تنبیه نکنند دوباره اشتباه خود را تکرار خواهد کرد و این تنبیه برای آگاه نمودن او از اشتباه و عدم تکرار دوباره آن است. نوع تفکر آنها در این نوع تنبیه این است که فرد گناه کار در حال حاضر متوجه فواید این تنبیه نمی باشد و باید از اشتباه خود درس بگیرد. همچنین به اعتقاد آنها او در آینده ممنون این درس ها خواهد بود.
نشانههای تله تنبیه
- من ناراحت می شوم زمانی که میبینم مردم با اینکه رفتار بدی داشتند اما اجازه دارند باز هم به کارشان ادامه دهند.
- زمانی که کسی کار اشتباهی انجام میدهد باید به آن گفته شود.
- زمانی که فردی که اشتباهی انجام می دهد باید مجازات شود.
- بخشیدن و فراموش کردن بسیار برایم سخت است.
- تمایل به کینه ورزی دارم زمانی که اشتباه انجام می دهم بی رحمانه خودم را مجازات میکنم.
- من صدای انتقادی شدیدی در ذهنم دارم که خیلی سخت درباره دیگران و خودم قضاوت میکنم.
- برای من همه چیز صفر یا صد، سیاه یا سفید است که هیچ حد وسطی وجود ندارد.
- اگر کاری را درست انجام ندهدم باید عواقبش را متحمل شوم.
- دیگران به من میگویند بسیار منتقد کننده و قضاوت کننده هستنم.
مطالب مرتبط:
طرحواره ایثار، اطاعت و پذیرش جلب توجه
طرحواره ی استحقاق بزرگ منشی + خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی