بیشک همهی ما و در هر سنی که باشیم با حس ترس آشناییم و آن را تجربه کردهایم. طبق تعریف ”ترس، یک هیجان طبیعی است که فرد در حضور محرک آسیبزا و خطرناک و یا با پیشبینی خطر و آسیب، احساس میکند“. درواقع ترس نیز همانند ”درد“ در بسیاری از موارد یک علامت هشداردهنده است و ما را از آسیبهای احتمالی آگاه میسازد. چنانچه از موقعیتهای خطرناک نترسیم، در مواقعِ خطر برای دفاع مناسب از خود اقدام نمیکنیم و ممکن است موجب آسیب خویش و دیگران شویم. اما از سوی دیگر اگر این احساس، از حد متعارف و مفید فراتر رود، خود به یک مشکل تبدیل خواهد شد. در اینصورت نه تنها سودمندیاش را از دست میدهد بلکه موجب اختلال در عملکرد طبیعی فرد میشود. چنانچه این اتفاق در دوران کودکی رخ دهد میتواند با ایجاد اختلال در رشد عاطفی، کودک را از رسیدن به اهدافی که در توانِ وی است، باز دارد. بنابراین آموزش صحیحِ شیوههای غلبه بر ترس برای برخورداری از روند طبیعیِ رشد، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
لازم است احساس کودک را در زمان ترس درک کنیم و به جای استفاده از عبارات نامناسب و متأسفانه متداولی مانند ”ای بابا اینکه ترس نداره“ و یا ”تو دیگه الان بزرگ شدی و نباید بترسی“، احساس وی را جدی بگیریم و کمکش کنیم تا حس امنیت، جایگزین ترس شود. تنها به این شیوه است که میتوان به کودک کمک کرد تا راه غلبه بر ترسهایش را بیاموزد و با خاطری آسوده به تفریح، بازی و یادگیری بپردازد. به این ترتیب رشد عاطفی و عقلانی وی با جریانی طبیعی و مناسب، بهخوبی ادامه مییابد.
ویژگیهای ترس نابهنجار
ترس کودک، یک واکنش طبیعی به اتفاقاتی است که یا واقعاً خطرناک هستند و یا کودک آنها را (بهاشتباه) بهعنوان وقایعی خطرناک، ارزیابی میکند. با توجه به سن کودک و میزان رشد وی، برخی ترسها کاملاً طبیعی و بهنجار هستند و نباید موجب نگرانی والدین گردند مانند ترس از تاریکی که حتی در سنین ۶ تا ۷ سالگی نیز غیرطبیعی محسوب نمیشود. این ترسها ماهیتی گذرا دارند یعنی بهتدریج کمتر میشوند و البته شدت آنها در کودکانِ مختلف، متفاوت است. در مقایسه با ترسهای طبیعی، ترس نابهنجار با ویژگیهای زیر مشخص میشود:
۱ متناسب با موقعیت نیست؛ یعنی بهوضوح شدیدتر از میزان خطرِ واقعیِ موقعیت موردنظر است.
۲ دلیل منطقی برای آن وجود ندارد و با استدلال از بین نمیرود.
۳ خارج از کنترل ارادیِ کودک است.
۴ منجر به اجتناب و کنارهگیریِ کودک از موقعیت موردنظر میشود.
۵ بهمدت طولانی استمرار دارد و در طی زمان، بهبود یا تخفیف نمییابد.
۶ با سن یا مرحلهی رشدی کودک منطبق نیست.
بنابراین اگر ترس فرزندانمان هریک از ویژگیهای فوق را دارد، لازم است با یک مشاوره کودک یا روانپزشک کودک مشورت نماییم.
برای درمان ترسهای نابهنجارِ کودکان روشهای مختلفی مورد استفاده قرار گرفتهاند. روشهایی مانند رفتاردرمانی، شناختدرمانی، بازیدرمانی، نمایشدرمانی، قصهدرمانی و هیپنوتیزمدرمانی از مؤثرترین شیوههای درمانی ترس کودکان محسوب میشوند. در این میان، هیپنوتیزم بهدلیل دارا بودن تواناییهای خاص در افزایش اعتمادبهنفس و تشکیل تصاویر مثبت و خوشایند در ذهن کودک، میتواند او را از تصاویر خوفناکی که در ذهن دارد رها سازد و آرامش و امنیت را به وی بازگرداند. در خلال هیپنوتیزم میتوان از سایر تکنیکهای درمانی نظیر قصه و نمایش نیز با تأثیرگذاری بیشتر استفاده نمود.
میزان تاثیر پذیری هیپنوتیزم
بر اساس مطالعات علمی انجامشده، بیشترین میزان هیپنوتیزمپذیری و درواقع بیشترین تأثیر بالینی هیپنوتیزم بین سنین ۹ تا ۱۲ سالگی است. اما عدم آشنایی صحیح والدین و وجود برخی باورهای نادرست، مانع بهرهگیری کافی از این روش درمانی در کودکان شده است. از آنجایی که والدین در روند درمان کودک بسیار اثرگذارند، برای حصول نتیجهی مطلوب، همکاری آنها الزامی است. والدین میتوانند تلاشهای درمانی ما را تقویت و یا بیاثر نمایند. مشخص شده است که در صورت حمایت مناسب والدین، میزان پاسخدهی به هیپنوتیزم و درمانپذیری کودکان بسیار بیشتر خواهد شد. هیپنوتیزم میتواند در کاهش اضطراب، درمان ترسهای کودکانه، اصلاح عادات ناپسند، افزایش کارایی تحصیلی و درمان بسیاری از اختلالات جسمی و روانی کودک بهکار گرفته شود.
عوامل متعددی در تعیین میزان هیپنوتیزمپذیری کودک مؤثرند. همانطور که قبلاً بیان شد بیشترین میزان هیپنوتیزمپذیری بین سنین ۹ تا ۱۲ سالگی است. پژوهشها نشان دادهاند بازیهایی که کودک را درگیر تصویرسازیهای بیشتری نماید و قدرت تخیل وی را پرورش دهد، ظرفیت هیپنوتیزمی وی را بهتدریج افزایش میدهد. چنین بچههایی حتی بعدها در بزرگسالی نیز هیپنوتیزمپذیری بیشتری دارند. کودکان در جریان هیپنوز بسیار بیش از بزرگسالان حرکت میکنند و این از ویژگیهای هیپنوتیزم کودکان است. عمق هیپنوتیزم کودکان، متناوباً تغییر میکند. آنها از سویی بهواسطهی تصویرسازی قوی و ذهن ماجراجویشان بهخوبی عمیق میشوند و از سوی دیگر بهدلیل کنجکاوی فراوان بهراحتی از عمقِ حالت هیپنوتیزمیِشان کاسته میشود و این روند مرتب تکرار میگردد. بنابراین طی یک جلسهی هیپنوز، کودک بارها وارد این حالت و از آن خارج میشود. شایان ذکر است که این ویژگی، مشکلی در فرایند هیپنوتراپی ایجاد نمیکند و فقط دقت بیشتر درمانگر را ضروری میسازد.
برای هیپنوتراپی کودکان اولین گام آن است که تعیین کنیم آیا این روش درمانی برای کودک مورد نظر (با درنظر داشتن شخصیت و تواناییهای وی و همچنین با توجه به مشکلی که به دلیل آن مراجعه نموده) مفید است یا خیر؟ هیپنوتیزم نیز مانند هر روش درمانی دیگر موارد استفادهی خاصی دارد یعنی در برخی بیماران مفید و در مورد بعضی دیگر، کماثر است. تعیین این نکته، بستگی به تشخیص بیماری و نیازهای فردی کودک دارد.
اقدام مهم بعدی، بررسی علایق کودک است که شامل جمعآوری اطلاعات در مورد غذاهای محبوب، برنامههای تلویزیونی، شخصیتهای کارتونی، فیلمها و کتابهای مورد علاقه، فعالیتهای بیرون خانه، دوستان، افراد مهم زندگی و همینطور رنگها و بازیهای ترجیحی وی میباشد. همچنین آگاهی از چیزهایی که کودک دوست ندارد و یا به هر نحو خاطرات ناخوشایندی از آنها دارد، حائز اهمیت فراوانی است. سپس هیپنوتیزم را مانند یک بازی، بهعنوان فعالیتی که کودک میتواند آن را بیاموزد و در آن مهارت یابد برایش توضیح میدهیم و با حوصله سؤالاتش را پاسخ میگوییم. با این کار ضمن احترام به ذهن کنجکاو و استقلالطلب وی، انگیزهی مناسبی برای ادامهی درمان ایجاد میکنیم. هنگام انجام هیپنوتیزم، از بهکارگیری روشها و ادبیات کلامیِ تحکمی میپرهیزیم و در تمام مراحل، حس قدرت و کنترل را در کودک تقویت مینماییم. بهمنظور دستیابی بهتر به اهداف درمانی، ضمن استفاده از تلقینات تنآرامی و آرامش عمومی، کودک را به تجسم صحنههای خوشایند تشویق میکنیم. گاهی بهتر است گفتگوهای جلسهی درمان را ضبط کرد تا وی در منزل از آنها استفاده کند.
استفادهی صحیح از هیپنوتیزم، علاوه بر درمان ترسها، میتواند در حوزههای دیگر نیز کودک را یاری نماید. برخی کاربردهای آن در حوزهی بهداشت روانی عبارتاند از درمان انواع اضطرابها نظیر اضطراب جدایی و اضطراب امتحان، درمان هراس اجتماعی یعنی ترس و نگرانی از قرارگرفتن در موقعیتهای اجتماعی، درمان ترس از مدرسه و اجتناب از رفتن به مدرسه، افزایش اعتمادبهنفس، تقویت تمرکز و ارتقای کارایی تحصیلی، کمک به بهبودی سریعتر پس از مواجهه با یک سانحهی آسیبزا و یا ازدستدادن یکی از عزیزان، درمان افسردگیهای خفیف، مدیریت فشارهای عصبی و کنترل پرخاشگری. در حوزهی پزشکی نیز میتوان از هیپنوز برای کاهش درد ناشی از بیماریها، کاهش درد و اضطراب ناشی از مداخلات طبی و تشخیصی مثل خونگیری و نمونهبرداری، درمان سردرد، شب ادراری، کنترل عادات نامطلوب مانند ناخن جویدن و مکیدن شست، دلدردهای عصبی، اختلالات خواب و همچنین تمامی اختلالات جسمی که ریشه در اضطراب و مشکلات عصبی دارند، استفاده نمود. از سوی دیگر در دندانپزشکی هم هیپنوتیزم میتواند موجب کاهش ترس از درمانهای دندانپزشکی، افزایش همکاری کودک حین درمان، رعایت بهتر بهداشت دهان و درمان دندانقروچه شود.
(دکتر عنایت اله شهیدی )
مطالب مرتبط: