در دو پست قبل به طرحواره و حوزه ی اول آن اشاره کردیم در این مطلب به حوزه ی دوم طرحواره که به خودگردانی و عملکرد مختل برمیگردد، می پردازیم. خودگرانی را می توان این گونه معنی کرد که توانایی فرد برای جدا شدن از خانواده و داشتن عملکردی مستقل است. افرادی که طرحواره هایشان در این حوزه قرار دارد والدینی داشتند که هر کاری برای فرزندشان می کردند و بیش از اندازه ی طبیعی از فرزندشان حمایت می کردند همچنین در نقطه ی مقابل زمانی که والدین به ندرت از کودک نگهداری و مراقبت می کردند هم باعث ایجاد این نوع از طرحواره در فرد می شوند.
به طور کلی افراط و تفریط بیش از اندازه در حمایت از فرزندان منجر به بروز مشکلاتی در حوزه ی خودگردانی می شود. این کودکان نمی توانند هویت مستقل از خانواده را به دست بیاورند و زندگی خود را بدون کمک دیگران اداره کنند. والدین این افراد اعتماد به نفس فرزندان خود را می گیرند و آن ها در مشخص کردن اهداف خود ناتوان می شوند. به همین دلیل از نظر کفایت و کارایی در دوران بزرگسالی مثل یک کودک عمل می کنند.
طرحواره های این حوزه عبارت اند از:
- طرحواره ی وابستگی بی کفایتی
- طرحواره ی آسیب پذیری
- طرحواره ی خود تحول نیافته
- طرحواره ی شکست
طرحواره ی وابستگی بی کفایتی
نشانه های طرحواره ی وابستگی :
- احساس می کنم نمی توانم به تنهایی از پس کار هایم بر بی آیم
- معتقد هستم دیگران بهتر از من برای من تصمیم میگیرند.
- همیشه در تصمیم گیری ها دچار تردید می شودم و تمایل دارم شخصی دیگر برای من تصمیم بگیرد.
- حساس می کنم برای این که بتوانم مشکلاتم را حل کنم نیاز به کسی دارم
- وقتی با مسئولیت های روزمره مواجه می شوم یک بچه به نظر می رسم.
طرحواره ی آسیب پذیری
- افرادی که این طرحواره را دارا هستند معتقدند که در زندگی آن ها هر لحظه فاجعه ای به وقوع می پیوندد.
- آن ها تصور می کنند که ناگهان به یک بیماری جسمی مبتلا می شوند و یا بلای طبیعی سرشان می آید، تصادف می کنند، قربانی یک جنایت می شوند، پولشان گم می شود، دچار بحران عصبی می شوند و یا دیوانه می شوند و از این قبیل اتفاقات ناگوار را برای خود پیش بینی می کنند.
- اضطراب بر این افراد مسلط است از پایین ترین درجه تا بالاترین درجه.
- آن ها حس می کنند قادر به جلوگیری از اتفاقاتی که برایشان پیش می آید نیستند.
طرحواره ی خود تحول نیافته
- این افراد در دوره ی کودکی تحت سلطه ی دیگران بوده اند و ممکن است هیچ وقت به هویت مستقلی دست نیافته باشند.
- همیشه تحت فشار بوده اند تا انتظارات دیگران و والدینشان را برآورده کنند.
- توقعات والدین ان ها به گونه ای بوده است که دچار احساس گناه شوند.
- والدین این افراد به گونه ای با آن ها برخورد می کنند که انگار بچه ای کم سن و سال هستند و توانایی انجام هیچ کاری را ندارند.
- والدین به جای آنها تصمیم می گیرند.
- کودک به ندرت از والدین جدا می شود و هیچ گاه حس نمی کند آدم مستقلی است.
- والدین جوری رفتار می کنند که آب در دل فرزند تکان نخورد و اصلا به زحمت نیافتد.
طرحواره ی شکست
- افرادی که دارای طرحواره ی شکست هستند بر این باورند که در مسائلی مانند تحصیل، شغل، مسائل مالی، منزلت اجتماعی،ورزش و مواردی از این قبیل شکست خورده اند و از همسالان خود عقب مانده اند.
- آن ها فکر می کنند ذاتا از استعداد و موفقیت محروم اند.
- این افراد دوست ندارند در کار های رقابت آمیز شرکت کنند.
- نمی توانند بیشتر از یک ماه در یک شغل بمانند.
مطالب مرتبط:
طرحواره ی کمال گرایی، بدبینی، بازداری هیجانی و تنبیه
طرحواره ایثار، اطاعت و پذیرش جلب توجه
طرحواره ی استحقاق بزرگ منشی + خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی