امروزه با به هم ریختگی اوضاع اقتصادی، جنگ های سیاسی، بیماری هایی مانند کرونا، آمار مرگ و میر و.. هر زمانی که اخبار میبینیم، روزنامه میخوانیم یا در تلفن همراهمان با تصویر روبرو میشویم، نگرانی در ما شکل میگیرد. همه ما انسان ها نگرانیهای خود را داریم. دغدغه هایی مثل امنیت شغلی، مسائل خانوادگی، تحصیلی، ازدواج و سلامت جسمانی. اضطراب یک پاسخ طبیعی به مواجه شدن ما با خطر میباشد. در شرایط گفته شده تا حدودی طبیعی است. اما اگر این پاسخ طبیعی به نگرانی، عصبی بودن، و دلواپس بودن مداوم تبدیل شود، دچار اختلال اضطراب فراگیر میشویم. حدود ۵ درصد از مردم جهان به این اختلال مبتلا هستند. طبق تحقیقات انجام شده زنان دو برابر بیشتر از مردان احتمال ابتلا به این بیماری را دارند.
در دسته اختلالات اضطرابی بیشتر موارد یک عامل محرک دارند. برای مثال در اضطراب اجتماعی بودن در جمع، صحبت کردن برای دیگران، محیط های شلوغ فعال میشود. اما در اختلال اضطراب فراگیر این نگرانی و بیقراری در همه جوانب زندگی تاثیرگذار است و آن را مختل می کند. جوری که فرد هر روز و هر ساعت در حال نگرانی در مورد بیشتر مسائل روزمره است. برای مثال میگویند: نکند شغلم رو از دست بدم؟ نکند به جلسه امروز نرسم؟ نکند اتفاق بدی بیفتاد؟ نکند بچم به مدرسه نرسد؟
اختلال اضطراب فراگیر یا Generalized Anxiety Disorder به اختصار GAD به اضطراب و نگرانی بیش از حد در مورد رویدادهای زندگی روزمره بدون هیچ دلیلی گفته می شود. اختلال اضطراب فراگیر بر روی تفکر فرد تاثیر می گذارد و آن را دچار اضطراب می کند اما اضطراب می تواند بر روی اعمال فیزیکی هم تاثیر داشته باشد. بنابر این، این بیماری علاوه بر علائم روانی، علائم فیزیکی نیز خواهد داشت.
علائم اضطراب فراگیر
در ادامه علائم اختلال اضطراب فراگیر را بررسی می کنیم:
- نگرانی و تنش بیش از حد
- دیدگاه غیر واقعی از مشکلات
- احساس بی قراری
- زود رنجی
- فشار عضلانی
- سردرد
- تعریق
- عدم تمرکز
- حالت تهوع
- حمام رفتن های مکرر
- خستگی
- ترس از خواب ماندن و یا احساس سقوط در خواب
- به آسانی نا امید شدن
علاوه بر این ها، افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اغلب دارای اختلالات اضطراب دیگری مانند اختلال هراس یا ترس و اضطراب، اختلال وسواس فکری، افسردگی بالینی یا مشکلات دیگری مانند سوء مصرف مواد مخدر یا الکل هستند.
علل اضطراب فراگیر
ژنتیک
برخی تحقیقات نشان می دهند که سابقه خانوادگی نقش مهمی در افزایش احتمال ابتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارد. این بدان معنی است که تمایل به ابتلا به این بیماری ممکن است در خانواده ها منتقل شود و از نسلی به نسل دیگر برود.
شیمی مغزی
اختلال اضطراب فراگیر با این بیماری با مقادیر نامتوازن نروترنسمیتر مغز مرتبط باشد. نروترنسمیتر مادهی شیمیایی پیام رسان در مغز است که اطلاعات را از یک سلول به سلول دیگر انتقال میدهد. اگر توازن نروترنمسیترها در مغز از بین برود، پیامهای مغزی به خوبی منتقل نمیشوند و ممکن است واکنش مغز به صورت اختلال اضطراب باشد. داروها، روان درمانی یا درمانهای دیگری که به بهبود کارایی این انتقال دهنده ها و سلول های عصبی کمک می کنند، به صورت غیر مستقیم می توانند برای درمان اضطراب نیر مورد استفاده قرار گیرند.
عوامل محیطی
حوادث استرس زا مانند مرگ عزیزان، طلاق، تغییر شغل یا مدرسه و… ممکن است به اختلال اضطراب فراگیر کمک کنند. همچنین این بیماری می تواند در طول دوره های استرس زا مانند اعتیاد یا ترک موادی مانند الکل، کافئین و نیکوتی، تشدید شود.
درمان اضطراب فراگیر
موثرترین درمان بیماران دچار اختلال اضطراب فراگیر احتمالاً ترکیبی از رویکردهای روان درمانی، دارودرمانی، و درمان های حمایتی است. دو درمان اصلی برای اختلال اضطراب فراگیر روان درمانی و دارو هستند. احتمالاً سودمندترین چیز برای شما ترکیبی از هر دو است. ممکن است برای یافتن اینکه کدام درمان برای شما بهترین کار را انجام می دهد، مقداری آزمایش لازم باشد.
درمان به شیوه روانشناختی
رویکردهای عمده روان درمانی در مورد اختلال اضطراب فراگیر عبارت است از رویکرد شناختی ـ رفتاری، رویکرد حمایتی، و رویکرد مبتنی بر بینش. هنوز داده چندانی در مورد ارجحیت نسبی این رویکرد ها بر یکدیگر در دست نیست، اما دقیق ترین مطالعات با استفاده از فنون شناختی ـ رفتاری بوده که به نظر می رسد هم در کوتاه مدت اثربخش باشند و هم در درازمدت. در رویکردهای شناختی فرض بر آن است که یک سلسله تحریف های شناختی در بیمار وجود دارد و مستقیماً به همین ها پرداخته می شود، و در رویکردهای رفتاری مستقیماً به علایم جسمی بیمار پرداخته می شود.
فنون عمده ای که در رویکردهای رفتاری به کار می رود، آرام سازی (relaxation) و پسخوراند زیستی (بیوفیدبک) است. برخی داده های اولیه حاکی از آن است که ترکیب رویکردهای شناختی و رفتاری مؤثرتر از کاربرد هر یک از آنها به تنهایی است.
درمان حمایتی
در درمان حمایتی به بیمار اطمینان و آسودگی خیال داده می شود، اما اثربخشی درازمدت آن محل تردید است. روان درمانی مبتنی بر بینش، بر کشف تعارض های ناخودآگاه بیمار و شناسایی نقاط قوت ایگو تأکید می شود. چندین گزارش موردی ذکر شده است که روان درمانی مبتنی بر بینش در درمان اختلال اضطراب فراگیر اثربخش است، منتها هنوز مطالعه بزرگ و کنترل شده ای در دست نیست.
اکثر بیماران وقتی فرصت آن را می یابند که با پزشک علاقه مند و دلسوزی در مورد مشکلاتشان صحبت کنند، احساس می کنند که اضطراب شان به میزان قابل توجهی کم می شود. اگر بالینگر موقعیت های بیرونی ای را که برای بیمار اضطراب آور است، کشف کند، ممکن است به تنهایی یا به کمک خود بیمار یا خانواده اش بتواند با ایجاد تغییراتی در محیط بیمار فشارهای زیادی را که بر او وارد می شود، کم کند. تخفیف علایم اغلب باعث می شود که بیمار بتواند در کار و روابط روز مره اش کارکرد موثرتری داشته باشد و این خود پاداش و رضایت بیشتری برایش فراهم می آورد که فی نفسه اثر درمانی دارد.
در مورد بیماری که ذهنیت روان شناختی و انگیزه فهم منابع اضطرابش را دارد، روان درمانی ممکن است درمان انتخابی باشد. روان درمانی را با عنایت به این نکته باید ادامه داد که ممکن است اضطراب فرد با مؤثر واقع شدن درمان افزایش یابد. هدف از رویکرد روانپویشی افزایش تحمل اضطراب در بیمار است نه رفع اضطراب؛ تحمل اضطراب بنا به تعریف، این قابلیت است که فرد وقتی دچار اضطراب میشود، لازم نباشد آن را تخلیه کند. رویکرد روانپویشی در مورد بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مستلزم آن است که معلوم شود ترس زمینه ای بیمار از چیست.
سخن آخر
اختلال اضطراب فراگیر در واقع نگرانی هایی بیش از حد معمولی است که در موقعیت های مختلف خود را نشان می دهد. از آن جایی که این مشکل فکر و ذهن و همچنین توانایی جسمانی افراد را تا حد زیادی مختل می کند باید برای درمان آن اقدام کرد. افراد برای رفع این اختلال میتوانند برای روان درمانی به متخصص مراجعه کنند و تحت درمان قرار گیرند.
مطالب پیشنهادی: