ازدواجی که بدون عشق و علاقه شکل بگیرد میتواند به یک بحران زناشویی و در نهایت طلاق ختم شود. عشق همانند چاشنی برای یک رابطه موفق عمل میکند. اما این علاقه باید از سر منطق و در جایگاه درستی اتفاق بیفتد. عشق بدون منطق که بهتر است با عنوان هیجان از آن نام ببریم میتواند مسبب بسیاری از مشکلات زناشویی باشد.عشقهای آتشین و هیجانی که بدون هیچ دلیل منطقی شکل گرفته است مدتی بعد از ازدواج شعله آن کم میشود و فروکش میکند. ازدواج از مهمترین مراحل زندگی هر فردی است که با انتخاب همسر مناسب میتوان پیشبینی کرد که با موفقیت و خوشبختی روبرو خواهد بود. جوانان در زمان ازدواج و انتخاب همسر دچار تردید و دلهره میشوند که مهم ترین دلیل آن نداشتن معیارهای مشخص از یک زندگی زناشویی است. مشاوره پیش از ازدواج دقیقا به افراد کمک میکند تا با معیارهای خود به خوبی آشنا شوند و بتوانند بهترین تصمیم را اتخاذ کنند.
ازدواج با عشق یا منطق؟
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که برایتان سوال است ازدواج با عشق درست است یا ازدواج با منطق؟ باید بگوییم به تعریف درستی از عشق نرسیدهاید. برخلاف باور عموم عشق و منطق در مقابل هم نیستند و مکمل هم میباشند. یک عشق حقیقی با عقل و منطق هماهنگ است. به همین دلیل بهتر است قبل از هر چیز به تعریف درستی از عشق برسیم. در ادامه با شکرانه همراه باشید تا به طور مفصلی به این مبحث بپردازیم.
سه مولفه اصلی عشق
متاسفانه تعریف عشق و هیجان در معنی مفهومی دچار تحریفهای بسیاری شده است. اکثر افراد بر این باورند هرچه بدون منطق و دلیل، دیوانهوار کسی را دوست داشته باشند، عاشقترند. این باور اشتباه که در بین مردم رواج پیدا کرده است برای سلامت روان آسیبهای بسیاری را به همراه دارد. عشق سه مولفه اصلی دارد که عبارت است از:
- صمیمیت
- تعهد
- دوست داشتن
مفهوم صمیمیت
صمیمیت به این معناست که زوجین باید با یکدگیر تناسب رفتاری، اخلاقی، مذهبی، اجتماعی، اقتصادی، شخصیتی، دیدگاهی و… داشته باشند. در مطالب قبلی هم به موضوعات اختلافات مذهبی، طبقاتی و فرهنگی اشاره کردیم که تا چه میزان به رابطه صدمه میزند. افرادی که بدون تناسب و شباهت وارد زندگی مشترک میشوند بعد از مدتی تعارضات متعدد، صمیمیت را در بین آنها از بین میبرد. افرادی که دنیای متفاوتی از همدیگر دارند در درک مسائل به صورت متفاوتی عمل میکنند. همچنین شبیه نبودن سبک خانوادههای زوجین با یکدیگر مشکلات بسیاری را برای آنها ایجاد میکند.
مفهوم تعهد
تعهد به معنای وفاداری به همسر و تعهد در انجام مسئولیتهایی است که نقش او برعهده دارد. فردی که به صورت عاطفی یا جنسی به همسر خود خیانت میکند یا وظایف خود را در رابطه به درستی انجام نمیدهد چگونه میتواند مدعی باشد که عاشق همسرش است؟
مفهوم دوست داشتن
دوست داشتن هم که از اسمش پیداست. فرد باید همسر خود را دوست داشته باشد و به او علاقهمند باشد. زندگی مشترکی که بدون عشق و علاقه شروع شود با شکست مواجه خواهد شد. باوری قدیمی وجود دارد که بعد از ازدواج عشق به وجود میآید و این عشق با دوامتر است. ممکن است بر حسب عادت علاقهای شکل بگیرد اما احتمال این که این علاقه هیچ زمانی به وجود نیاید بسیار زیاد است. برای انتخاب همسر باید فردی را انتخاب کرد که عاشقانه او را دوست بداریم و از گذراندن لحظات کنار او لذت ببریم.
هیچ کدام از این فاکتورها به تنهایی نمیتوانند عشق را رقم بزنند و تضمین کننده ازدواجی موفق باشند. یک رابطه رضایتبخش، رابطهای است که در آن با علاقه به همسر و وظایفتان تعهد داشته باشید و مانند یک دوست صمیمی برای هم باشید. برای مثال پسری که علاقه شدیدی به دختری دارد ولی به او خیانت میکند هیچ تناسبی با شرایط او ندارد. این یک رابطه هیجانی است که نمیتوان نام عشق را بر روی او گذاشت.
در مقابل دختری که خواستگارش از لحاظ موقعیت مالی و اجتماعی جایگاه خوبی دارد و فردی وفادار و متعهدی است، اما هیچ علاقهای به او ندارد و از لحاظ جنسی نیز کششی برایش ایجاد نمیکند. این رابطه نیز صحیح نمیباشد و از سر تصمیمات هیجانی به علت موقعیت خوب پسر وارد رابطه میشود. پس به طور کلی روابطی که تنها عشقی آتشین را به همراه دارد یا روابطی که بدون صمیمت و رابطه جنسی سالیان سال متعهدانه ادامه پیدا میکند تعریف درستی از مفهوم عشق ندارد.
دلایل ازدواج بدون عشق
- ترس از تنهایی
- به دنیا آوردن فرزند
- اجبار خانواده
- فرار از منزل
- ازدواج مصلحتی
- فقط باید ازدواج کرد و رسیدن به همسر ایدهآل یک افسانه است.
عواقب ازدواج بیعشق و علاقه
- نداشتن هیجان و جذابیت برای شروع زندگی مشترک
- شروع بحث و جدل از همان ابتدا
- دوری کردن از یکدیگر
- نداشتن امید به آینده
- طلاق عاطفی
- افزایش خودخواهی هر دو طرف
- تنها زندگی کردن
- افزایش سطح انتظارات
دلایل ادامهدار شدن ازدواجی بدون علاقه
- نپذیرفتن طلاق توسط خانواده و جامعه
- به علت فرزندان
- انکار کردن واقعیت
عشق در ازدواج چه نقشی را ایفا میکند؟
نحوه بروز عشق و علاقه در رابطه زناشویی بسیار اهمیت دارد. برخی از افراد عشق را با وابستگی بیش از اندازه به همسرشان اشتباه میگیرند. در حالی که وابستگی و دلبستگی تفاوت بسیاری دارد. دلبستگی زمانی اتفاق میافتد که به فرد مقابل علاقه شدیدی دارید و درکنار او احساس خوشایندی دارید ولی بدون او هم استقلال خود را حفظ میکنید. اما در وابستگی بیشتر به حضور فیزیکی همسرتان وابسته شدهاید و اگر او نباشد احساس ترس میکنید. مسلما در رابطهای که به جای دلبستگی، وابستگی وجود داشته باشد رفتارهای غیر منطقی از طرفین سر میزند.
سخن آخر:
ازدواج بدون عشق تاثیرات منفی متعددی را بر روی زندگی مشترک میگذارد. عشق و منطق در انتخاب همسر باید مکمل هم باشند تا انتخابی مناسب داشته باشیم. مشورت با روانشناس متخصص کمک بزرگی در زمینه انتخاب همسر مناسب به ما میکند. اما در زمانی که بدون عشق زندگی مشترکی را آغاز کردیم ضرورت دارد با کمک مشاوره خانواده از بسیاری از مشکلات جلوگیری کنیم. ازدواج بدون علاقه عموما به طلاق عاطفی ختم میشود. در طلاق عاطفی زوجین فقط به صورت فیزیکی در زیر یک سقف با هم زندگی میکنند ولی هیچ صمیمیتی بین آنها مطرح نیست.
سوالات متداول
مجرد ماندن بهتر است یا ازدواج بدون علاقه؟
پاسخ به این سوال کاملا بستگی به شرایط هر فرد دارد. باید مسائل متعددی را مورد بررسی قرار داد. اما اگر در شرایطی باشیم که به هیچ عنوان به فرد مقابل علاقهمند نشویم، مجرد ماندن خیلی بهتر است. چرا که آسیبهای بسیاری به سلامت روانمان وارد میشود.
مطالب مرتبط: