ازدواج اجباری نوعی از ازدواج محسوب میشود که در مقاله انواع ازدواج به آن اشاره کردیم. در این مطلب سعی داریم به طور مفصلتری به این موضوع بپردازیم. متاسفانه هرساله افراد زیادی مجبور به ازدواج از سر اجبار میشوند. ترس از خشونت، فرار از خانواده، فرار از موقعیت و.. را میتوان از دلایل شکل گیری این نوع ازدواج دانست. قرار گرفتن در این شرایط اجباری، آسیبهای شدید جسمی و روحی را برای افراد به دنبال دارد. خانوادهها باید بدانند با اصرار بر این ازدواج چه آسیبی به فرزندانشان میرسانند و چه عواقب جبران ناپذیری را به همراه میآورند. اکثر این پیوندها به طلاق میانجامد. این سبک ازدواج در دختران بیشتر از پسران دیده میشود.
پیوند اجباری زمانی رخ میدهد که هر دو طرف یا یکی از زوجین رضایت به شروع زندگی مشترک ندارد. در برخی از موارد به آن مصلحتی هم میگویند. چرا که معمولا افرادی که درصدد سرگرفتن این ازدواج هستند به خشونت فیزیکی هم روی میآورند. سازمان ملل و گروههای حقوق بشری ازدواج به صورت اجباری را نوعی برده داری اعلام کرده است که استقلال افراد را زیر سوال میبرد. این نقض حقوق فردی فشارهای روانی شدیدی را برای اشخاص به دنبال دارد.
ازدواج به صورت اجباری به چه دلایلی اتفاق میافتد؟
عوامل متعدد و بسیاری برخی زوجین را مجبور به ازدواج میکند. حتی در برخی از شهرها به یک فرهنگ پذیرفته شده تبدیل شده است. برخی از این دلایل عبارت است از:
-
حفظ سرمایه در خانوادههای ثروتمند
خانوادههای بزرگ و با نفوذ به دلیل بیاعتمادی به افراد غریبه و ترس از دست دادن میراث خانوادگی، سعی میکنند ازدواج را با افراد درون خانوادههایشان انجام دهند. در این شرایط جوانهای فامیل شاید علاقهای به ازدواج با یکدیگر نداشته باشند و با اجبار والدین تن به این خواسته دهند.
-
آشتی یا تقویت رابطه بین دو قبیله یا دو خانواده
در قبایل بادیه نشین سنتی برای تقویت دو قبیله از یکدیگر دختری را به عقد پسری درمیآورند. همچنین در زمانهایی که اختلافات شدیدی بین دو قبیله وجود دارد برای برقراری پیوند صلح، دختر و پسری از هر قبیله را مجبور به ازدواج با یکدیگر میکنند.
-
حفظ مذهب و هنجار فرهنگی
در برخی از فرهنگها و مذاهب دختران و پسران زیر سن قانونی را به عقد هم درمیاورند و آنها هیچ توان و اختیاری در این زمینه ندارند. برخی از خانوادههای سنتی نیز برای جلوگیری از به گناه افتادن فرزندانشان آنها را در سن کم مجبور به ازدواج میکنند. از لحاظ فرهنگی بعضی از خانوادهها پس از مرگ شوهر، زن را به عقد برادر شوهر درمیاورند. حتی برادرشوهر هم مجبور به قبول این وصلت میشود. از طرف دیگر هستند افرادی که با جواب نه شنیدن از دختر مورد علاقهشان به آنها تعرض میکنند تا والدین دختر برای جلوگیری از آبروریزی که دخترشان بکارت خود را از دست داده است، آنها را به عقد هم در بیاورند.
-
بارداری ناخواسته
در برخی از فرهنگها زمانی که دختر به صورت نامشروع و ناخواسته باردار میشود، دختر و پسر را به زور و اجبار به نکاح هم درمیاورند تا بیشتر آبروریزی نشود. در شرایطی که آنها راضی به ازدواج نباشند قتل و خشونت اتفاق میافتد.
-
فقر و باخت در قمار
فقر، اوضاع اقتصادی نابسامان، عدم توانایی در رفع نیاز فرزندان، اعتیاد والدین، تعداد زیاد فرزندان و باخت در بازی قمار می تواند از دلایل فروش دختران برای ازدواج اجباری باشد. این ازدواجها معمولا با افراد غیرمعقول یا با اختلاف سنی بالا انجام میگیرد.
-
مهاجرت و گرفتن اقامت
خیلی از افراد برای گرفتن اقامت کشور دلخواهشان راضی به ازدواج با شخصی که در آن کشور زندگی میکند میشوند. این ازدواج از روی اجبار و برای رسیدن به خواسته مهاجرت میباشد و در آن عشق و علاقهای وجود ندارد.
-
کنترل روابط جنسی
-
جلوگیری از رابطه نامشروع
-
جلوگیری از بارداری بدون ازدواج
-
احساس وظیفه والدین برای ازدواج فرزندان و…
شروع زندگی مشترک به صورت اجباری چه پیامدهایی را به دنبال دارد؟
-
پرورش فرزندانی بیمار
از آنجایی که ازدواج اجباری بدون هیچ گونه عشق و علاقهای شکل میگیرد، رابطه جنسی و به دنیا آوردن فرزند هم از روی اجبار صورت میگیرد. فرزندان در این خانواده از محبت و تربیت صحیح والدین محروم هستند و با آسیبهای شدید روحی و روانی بزرگ میشوند. همچنین با دیدن دعوا و پرخاشگری والدین از آنها الگوبرداری میکنند و مستعد اعتیاد و بزهکاری میشوند.
-
فرار از منزل
خیلی از افرادی که قربانی ازدواج زورکی هستند به فکر فرار از منزل میافتند. غالبا با خطرهای زیادی روبرو میشوند و بعد از پیدا شدن، خشونتهای بیشتری آنها را تهدید میکند.
-
دعوای شدید فیزیکی، ضرب و شتم
مخالفت با تصمیمی که والدین گرفتهاند عموما با درگیری فیزیکی همراه است تا به زور آسیب جسمانی، فرد را به رضایت برسانند. احتمال مبتلا شدن به اختلال افسردگی در این افراد بسیار بالاست.
برای جلوگیری از ازدواج اجباری چه میتوان کرد؟
خوشبختانه با افزایش بینش و آگاهی در بین مردم و پیشرفتهتر شدن جوامع کمتر شاهد این اتفاقات تلخ هستیم. اما هنوز هم در برخی از شهرستانهای کوچک یا زندگیهای قبیلهای شاهد ازدواج اجباری هستیم. با افزایش آگاهی و کمک مشاوره خانواده میتوان برخی از عقاید را تغییر داد و با راهنمایی روانشناس متخصص از این مسیر رهایی پیدا کرد. مشاور تمامی جنبهها و راههای موجود را بررسی میکند تا با توجه به شرایط خودتان به بهترین راهحل برسید.
زندگی بعد از ازدواجی که اجبارا انجام شده است به چه شکلی است؟
افرادی که بدون هیچ عشق و علاقهای اجبارا وارد زندگی مشترک میشوند مستعد بسیاری از اختلالات روحی و بیماریهای جسمی هستند. روح و روان تاثیر مستقیم بر سلامت جسمانی دارد. این افراد استرس زیادی را متحمل میشوند. به همین دلیل مشکلات جسمانی شدیدی را به مرور زمان تجربه میکنند. درصد زیادی از این افراد دختران هستند. دخترانی که با هزار امید و آرزو به فکر تشکیل زندگی رویایی و مستقل خود بودند. آنها برای فرار از خانه و تعصبات کورکورانه از خانه پدری به خانه همسر میآیند. اما به علت نبود علاقه، آنجا هم برایشان به یک زندان تبدیل میشود. آنها همواره احساس تنهایی دارند. از فعالیتهای آزادانه و تفریح با دوستان محروم هستند. این دختران ناچارا تن به رابطه جنسی میدهند و بعد از به دنیا آوردن فرزند مجبور هستند تمام وقت به کارهای فرزند و خانه برسند. از همین رو از تحصیل و شغل هم محرومند.
سخن آخر
ازدواج یکی از بزرگترین مراحل زندگی هر فردی به شمار میرود. به تمامی زوجین جوان با وجود تمامی شناختها و علاقهای که به هم دارند، مشاوره پیش از ازدواج توصیه میشود. در شرایط ازدواج اجباری که کمک گرفتن از مشاور برای جلوگیری از این اتفاق تلخ از ملزومات اصلی به شمارمیرود. چرا که ازدواجی که از سر اجبار شکل بگیرد آسیبهای شدید روحی و روانی بسیاری را به دنبال خودش دارد.
مقالات پیشنهادی: