سوگواری و یا داغدیدگی و از دست دادن عزیزان یکی از مهمترین آسیب ها در کودکان است. کودکان حدودا از۶ سالگی متوجه واقعیت مرگ میشوند و به تدریج، آن را به عنوان پدیدهای اجتناب ناپذیر و همه گیر میپذیرند. (مراجع کننده ی کوچک این روزهای من سوگوار پدریست که در اثر کرونا از دست رفته. تا قبل از این حادثه رابطه ی دختر ۵ ساله و پدر گرم و صمیمی بوده و کودک به دلیل شاغل بودن مادرش وقت بیشتری با پدر میگذراند. حال عضو کوچک خانواده بسیار لجباز و مضطرب شده است . شب ها نمیخوابد و روزها با بهانه گیری به هدف خود میرسد، شب ادراری دارد و ناخن جویدن دارد، سوال های کودک مادر را پریشان کرده و پاسخ درستی به سوال هایش راجب فقدان پدر نمیدهد ، مادر وضعیت روحی خوبی ندارد و در واکنش به رفتار کودک پرخاشگری میکند.)
کرونا و کودکان
اپیدمی کرونا برای کودکان مشکلات جدی را به وجود آورده و بسیاری از کودکان به تازگی متوجه خطر های بیماری، مرگ و یا از دست دادن سیستم های حمایتی مثل مدرسه رفتن، بازی و یا تعامل با دیگران شده اند. فقدان و مرگ عزیزانی که در اثر کرونا از بین رفته اند بیشتر از دست دادن های دیگر کودک را دچار استرس میکند و اگر کودکی در شرایط دیگری پدر یا مادر خود را از دست می داد، به احتمال زیاد از این فقدان کمتر آزار می دید؛ زیرا اطرافیان بیشتر در کنار او بودند و نقش حمایتی پررنگ تری را تجربه می کرد. ولی الان با توجه به توصیه های بهداشتی کودکان و حتی بزرگسالان بیش از پیش در معرض خطر افسردگی هستند. ازدست دادن عزیزان طیف وسیعی از آسیبها را روی کودکان دارد که بستگی به سن کودک ، نوع رابطه وی با والدین و نحوه برخوردهایی دارد که بعد از مرگ عزیزان ممکن است برای او اتفاق بیفتد. قدرت کلام ضعیف تر کودکان نسبت به بزرگترها یکی از مهمترین عللی است که کودکان نمی توانند به درستی احساسات خود را کنترل و یا بیان کنند. ممکن است بزرگسالان اصلا متوجه تغییر حالات روحی و روانی کودکان نشوند؛ بنابراین باید از طریق رفتار کودکان متوجه شویم که چه احساسی دارند و در چه شرایطی به سر می برند
چه پدید ه هایی بچه هارا به واکنش سوگ مواجه میکند؟
- مرگ والدین و اقوام
- مرگ حیوانات خانگی
- طلاق والدین
- نبود یک یا هر دو والد به دلایلی غیر ازطلاق
- نقل مکان و مهاجرت
- آزار جنسی
- از دست دادن وسایل شخصی و اسباب بازی هایی وابستگی دارد
- از دست دادن یا نداشتن توانایی و مهارتی
چه مدت زمان میبرد تا کودک دوره ی سوگواری را پشت سر بگذارد؟
- بستگی به عوامل زیر دارد
- نحوه اطلاع دادن این موضوع به کودک
- چگونگی برخورد اطرافیان با او
- مدیریت و بون ریزی پس از وقوع این حادثه
- سن کودک
- ارتباط وی با عزیز از دست رفته اش
تاثیرات:
این عوامل به حدی تاثیرگزار هستند که ممکن است یک کودک بعداز ۵ تا ۱۰ ماه به روال قبل زندگی بازگردد و یا حتی تا پایان عمر اثرات منفی و تنش و اضطراب را تجربه کند. زمانی که کودک به شناخت نسبی نسبت به خود و والدین میرسد (حدود ۴ سالگی به بعد) و وابستگی پیدا میکند فشار و و آسیب وارد شده به کودک بیشتر میباشد. کودکانی که از دست دادن عزیزان خود را درک میکنند، ممکن است واکنش سوگ در آنها به شکل واقعی خود را نشان دهد. به طوری که کودک مانند یک فرد بزرگسال، سوگواری ، گریه و ابراز دلتنگی کند که این میتواند نشانه خوبی باشد. زیرا کودکی که به شکل صحیح سوگواری میکند، با مدیریت خوب اطرافیان میتواند، پس از گذشت ۵-۶ ماه با این مسئله کنار بیاید و به شرایط عادی خود بازگردد. گاهی کودکان نمیتوانند سوگواری را به راحتی انجام دهند ، واکنشی خنثی و بی تفاوت به فقدان عزیزان خود نشان میدهند و در یک سکوت عمیقی مشغول بازی و سرگرمی میشوند که این نشان خوبی نیست و نشان می دهد که کودک، در مرحله انکار است و هضم سوگ وارد شده برای او دشوار است و غم خود را درونی میکند. حتی برخی از کودکان، علاوه بر برون ریزی نکردن و انکار احساسات خود، ممکن است رفتارهایی مانند
- پرخاشگری
- لجبازی
- علائم اضطرابی
- مشکلات خواب
- عدم تمرکز
- عدم سازگاری را از خود نشان بدهند و هیچ چیزی را درمورد عزیز از دست رفته شان مطرح نکنند و این کودکان نیاز به روانشناس کودک و بازی درمانی دارند.
مراحل سوگ در کودکان
- شوک و انکار، احساس کرختی و بهت
- گیجی و ناباوری
- خشم، اعتراض، احساس آشفتگی و دلخوری
- ناامیدی و بی قراری، گریه
- احساس گناه، احساس تنهایی
- بهبودی و سازما نیابی مجدد
چگونه با کودک سوگوار رفتار کنیم؟
رفتار اطرافیان با کودکی که در سوگ از دست دادن یکی از عزیزان خود به سر میبرد باید کاملا طبیعی باشد. اطرافیان کودک باید یک سوگواری کاملا طبیعی را در برابر او انجام دهند و به گونهای رفتار نکنند که هیچ اتفاقی نیفتاده است و به او پاسخهای متقاعد دهندهای دهند چرا که برای کودک ۵-۶ ساله که چنین اتفاقهای تلخی را درک میکند، انکار کردن واقعه و عقب انداختن اعلام خبر به هیچ عنوان کار درستی نیست. از تشبیه مرگ به سفر ، خواب و یا بیماری خودداری کنید . اطرافیان نباید با عبارت های ( گریه نکن ، هیچی نشده ، اگه کریه کنی فلانی ناراحت میشود و… ) سعی بر آرام کردن کودک داشته باشند زیرا کودک را به درونی کردن سوگواری تشویق میکند و همچنین برعکس این رفتار که با مرور خاطرات افراطی و یا مدام سرمزار بردن کودک و زیاده روی در سوگواری اطرافیان حال کودک را بدتر میکند. اطرافیان باید ناراحتی خود را به میزان متعادلی برای کودک نشان دهند و به زبان ساده به سوالات او پاسخ بدهند و با امیدواری های بیهوده کودک را در انتظار نگه ندارند در واقع به زبان ساده، کودک را متوجه کنند که این اتفاقهای تلخ برای همه رخ میدهد و عزیز ازدست رفته، از این دنیا به دنیای بهتری نقل مکان کرده و در آن جا شاد است چرا که آنها با این کار به کودک کمک میکنند هم سوگواری کند و هم احساسات خود را بروز دهد. اطرافیان باید به تدریج، برنامههای روزمره زندگی خود و کودک را به شرایط عادی بازگردانند. به طور مثال؛ اگر کودک به مدرسه میرود، پس از گذشت چند روز از حادثه، با همراهی یکی از بازماندگانش که با او ارتباط نزدیک تری دارد به مدرسه برود و نقش یک حمایت گر خوبی برای او داشته باشند. خواندن داستان ، دیدن انیمیشن ، نمایش های عروسکی با موضوع سوگ و یا از دست دادن راه حل مناسبی برای کمک به کودکان سوگوار است.
چگونه نباید با کودک سوگوار رفتار کنیم؟
- هنگام رخداد مرگ، نباید کودک را در تلاطم گیجی، بدون توجیه مناسب و مقتضی سنش رها ساخت. (سعی کنید به سوالاتش درست و ساده توضیح بدهید)
- نباید از تعبیر و تفسیرهای فلسفی و مذهبی برای کودکان استفاده کرد.
- هنگام بروز غم، اندوه و سوگواری، نباید مانع از ابراز احساسات و عواطف او شد.
- والدین هرگز نباید با بیان افسانه های که کودک روزی منکر آن خواهد شد، بر سوگواری کودک سرپوش بگذارند.
- از تشبیه مرگ به سفر، خواب و بیماری طولانی باید خودداری کرد.
- والدین نباید کودک را از امکان گریستن محروم سازند همچنین نباید به او اصرار کنند که به عواطف احساس نشده، تظاهر کند
(مراجع کننده ی کوچک من پس از ورود به جلسه ی بازی درمانی و ارتباط گرفتن بالاخره راجب حال و احوال درونی اش صحبت کرد:خانم مرگ یعنی چی؟ شما میدونی بابای من کجا رفته ؟ میدونی کی برمیگرده پیشمون؟ من کار بدی کردم که بابام رفته؟ چرا مادرم مدام گریه میکنه؟ و… اینها سوالات دختر کوچولوی سوگوار ما بود. صحبت راجع به بهشت و توصیف زیبایی های آنجا اندوه دوری کودک ما را کم نمیکرد اما هنگامی که به تک تک سوالاتش پاسخ دادم و جلسات بازی درمانی روبه اتمام بود بغض کرد و بالاخره پس از چند روز درون ریزی گریه کرد. اشک های درمانجوی کوچک و سوگوار من نوید بهبودی او بود)