طلاق چه تاثیری بر فرزندان میگذارد؟
بسیاری از والدین نگران اثرات منفی طلاق بر روی کودکان خود هستند و برخی از آنها به همین خاطر از طلاق صر ف نظر می کنند. اهمیت زیادی دارد که والدین از میزان تأثیرات طلاق بر روی کودکان درک روشنی داشته باشند تا بتوانند از تأثیرات منفی آن بکاهند. در سالهای آخیر در روز پدر در آمریکا، اتفاقی افتاده که قابل فکر است. برای تبریک روز پدر کارت های گوناگونی وجود دارد اما نوشته های روی بعضی از این کارت ها حساسیت هایی را ایجاد کرد و البته بحث هایی را به دنبال داشت روی یکی از این کارت ها نوشته شده بود مادرم روز پدر را به تو تبریک می گویم. طرفداران این کارت ها اعتقاد دارند مادرانی که به تنهایی فرزندانشان را بزرگ می کنند هم مادرند و هم پدر و باید هم روز مادر و هم روز پدر را به آنها تبریک گفت اما در مقابل مخالفان می گویند درست است که این مادران زحمت فراوانی می کشند؛ آنها در نهایت مادر هستند و نمی توانند نقش پدری را به صورت کامل اجرا کنند و البته نباید همچنین انتظاری داشت چرا که تلاش در این زمینه می تواند در رابطه با تعریف پدر و مادر در ذهن نسل آینده جامعه ابهام ایجاد کند و مادران با آنها آشنا شوند.
آسیب های روانی «کودکان طلاق» باعث می شود برخی از همسران با وجود مشکلات زیاد در زندگی مشترک ترجیح دهند طلاق نگیرند، چرا که در صورت جدایی آینده تاریکی در پیش روی کودکان آن هاست. از طرفی والدینی که مجبور به طلاق شده اند همیشه در پس ذهن خود نگرانی و دغدغه دارند که آینده فرزند آن ها چه طور خواهد شد و آیا در شرایطی که آن ها طلاق گرفته اند و فرزندان شان برچسب کودکان طلاق دارند می توان به آینده آن ها امیدی داشت!؟ قدم اول برای داشتن ارتباطی مناسب با کودکان بعد از طلاق، آگاهی داشتن از نیازهای کودکان در سنین مختلف و برنامه ریزی بر مبنای نیازها و ویژگی هاست طلاق اکثرا احساس امنیت کودکان را کاهش داده و آنها را نسبت به آینده نگران می کند. پس ازطلاق کودک متوجه می شود که یکی از والدین دیگر در خانه نیست واز این می ترسد که دیگری نیز «ناپدید» شود و او را تنها بگذارد. تأثیرات طلاق بر روی کودکان تأثیرات زیادی گذاشتند.
احساس ناامنی و هراس از آینده
- طلاق غالبا احساس امنیت کودکان را کاهش داده و آنها را نسبت به آینده نگران می کند.
- «آیا ما فقیر می شویم؟»
- «آیا به حد کافی غذا خواهیم داشت؟»
- «آیا باید به یک مدرسه جدید برویم؟»
رفتارهای برون ریزانه
رفتارهایی چون پرخاشگری مخصوصا اگر کودک به مدت طولانی در معرض دعواهای فیزیکی و کلامی پدر و مادرش قرار گرفته باشد، بروز پیدا می کند.
نافرمانی و لجبازی
معمولا کودکان از دست والدین خود به خاطر شرایط پیش آمده خشمگین می شوند. ممکن است رفتارشان در مقابل این احساس خشم نافرمانی از والدین باشد، دستورات و قوانین را نادیده بگیرند یا لجبازی کنند.
انزوا و اجتناب
برخی کودکان روی به رفتار های درون ریزانه می آورند، برای مثال منزوی شده، در معرض افسردگی کودکی قرار می گیرند و اضطراب را تجربه می کنند.
احساس گناه
برخی کودکان خود را مقصر جدایی والدین می دانند و احساس گناه به آن ها دست می دهد. کنار آمدن با این احساس گناه برای کودکان بسیار سخت خواهد بود.
ترس از ترک شدن
بعد از طلاق کودک متوجه می شود که یکی از والدین دیگر در خانه نیست واز این می ترسد که دیگری «ناپدید» شود و او را تنها بگذارد.
ناتوانی
کودکانی که خود را در اختلاف میان والدین مسئول می دانند فکر می کنند می توانند به اوضاع سروسامان بدهند وتلاش می کنند «بچه بهتری» باشند. آنها فکر می کنند می توانند کاری انجام دهند که والدین دوباره در کنار یکدیگر زندگی کنند. وقتی این اتفاق نمی افتد و نقشه های کودکان با شکست مواجه می شود آنها احساس ناتوانی و ضعف می کنند
افسردگی
افسردگی از تأثیرات مستقیم طلاقه هست، در واقع یک تأثیر ثانوی است که به دنبال اندوه احساس تنهایی و طردشدگی به وجود می آید، افسردگی نشانه آن است که کودکان حمایت کافی برای مقابله با مسئله طلاق دریافت نکرده اند.
چند نکته
- بچه های بالاتر از سه سال به خوبی می توانند شبی را کنار والد دیگر خود بگذرانند و به مشکلی بر نخورند. حتی اگر قرار باشد این تغییرات با فاصله کوتاه و پشت سر هم روی دهد.
- قوانین و نظم در خانه هر کدام از والدین بهتر است شبیه هم باشد برای این منظور لازم است حتما در مورد برنامه های تغذیه، خواب، دستشویی رفتن، ارتباطات اجتماعی و عاطفی او و دیگر مسائل با همسر سابق خود بحث کنید.
- کودکان در این دوره سنی برای خود خواسته هایی دارند و خودشان هم ممکن است اعمال نظر کنند، نظر آن ها را محترم بشمارید و سعی کنید آن را در برنامه ریزی برای ملاقات با والدین دخالت دهید.
- در صورت بروز هرگونه مشکل مثل پرخاشگری،ناخن جویدن،شب ادراری و نافرمانی حتما به مشاوره کودک مراجعه کنید.
چرا اولین سال پس از طلاق برای کودکان سخت ترین است؟
یکی دو سال اول پس از جدایی والدین کودکان احتمال عصبانیت اضطراب پریشانی ناباوری بیشتری را تجربه خواهند کرد اما آنها با تغییرات کنار آمده روان شرایط جدید سازگار می شوند اما این مسائل در صورتی که به خوبی اتفاق نیفتد ممکن است تا آخر عمر فرد را اذیت کند به همین دلیل بهتر است از قبل از جدایی والدین مهارت هایی را فرا بگیرند و با کمک مشاور متخصص فرزندشان را برای شرایط جدید سازگار کنند.
خطراتی که خانواده ها بعد از طلاق با آن روبرو هستند :
- مشکلات روحی روانی برای اعضای خانواده
- مشکلات رفتاری
- عملکرد تحصیلی ضعیف در فرزندان
- رفتار های ریسک پذیر
راهکارهای کمک به کودک برای سازگار کردن خود با شرایط :
- آرامش والدین
- وارد نکردن کودکان در مشاجرات
- حفظ روابط سالم
- حفظ نظم و انضباط در خانه
- همدلی با نوجوانان
- حق انتخاب دادن به فرزندان
مهارت های مقابلهای
با کودکانی که مهارت مقابله با شرایط را آموختن در زمان رویارویی با چالشها از حل مسئله بهتری برخوردار هستند و سازگاری بیشتری با شرایط دارند. پدر و مادر موظند به کودکان احساس امنیت دهند. ترس از رها شدن و نگرانی در مورد آینده باعث اضطراب زیاد در فرزندان میشود اما اگر به فرزندان احساس دوست داشته شدن و امنیت را بدهید نه تنها وابستگی شدید آنها را کاهش میدهید بلکه خطر سلامت روان هم به دور نگه میدارید. شما باید به فرزندانتان این اطمینان را بدهید که در هر شرایطی آنها را دوست دارید و این جدایی تقصیر آنها نمیباشد.
مطالب مرتبط: