
اگر نگرانی را از خودمان دور نکنیم به بیماری های خطرناک مثل دیابت، ناراحتی های قلبی و زخم های گوارشی و … دچار میگردیم. اگر در شهری پرجمعیت و شلوغی مثل تهران زندگی می کنید آیا به زندگانی و حیات خود علاقه دارید و مایل هستید که عمر طولانی و مفیدی داشته باشید؟ آینده نگر و برنامه داشته باشید و اجرا کنید برنامه هایتان را ولی برای آینده خود را زجر ندهید و سعی کنید به خاطر آورید که با نگران شدن چه لطمه ای و صدمه ای به سلامتی خود وارد می کنید.وقتی تصمیمی منطقی که متکی بر حقایق است گرفتید باید فورا اجرایش کنید و با این کار تشویش، اضطراب و نگرانی را از عواقب آن برطرف می سازید. نباید بی جهت وقت خود را در تجدید نظر و شک و تردید تلف کنید، زیرا شک داشتن به انجام عملی، خود ایجاد نگرانی میکند و باعث عدم اجرای تصمیمات می گردد.
اگر روانشناس به شما گفت که کار و فعالیت بهترین داروی مسکن برای شما است، به حرفش اعتماد کنید. سرگرم ساختن و واداشتن خود به کاری، روش معالجه ای است که امروزه با اضطراب ها و فشارهای روانی بسیار کاربردی است. برای اغلب افراد بسیار آسان است که در هنگام کار و زمانی که با دیگران در تماس هستند خود را مشغول کنند ولی مواقع راحتی و آسایش و زمانی که از کار فارغ شده اند و باید خوشحال و شادمان باشند، آن وقت است که هیولای وحشتناک نگرانی و اضطراب روی زشت و منفور خود را به ما نشان می دهد و ما را مجبور می کند تا از خود سوال کنیم: در این وضعیت به کجا خواهیم رسید؟ امروز فلانی با رفتاری که نشان داد چه منظوری داشت؟ آیا موهای من هم مانند فلان دوستم می ریزد و کچل می شوم؟
وقتی مشغول به کاری نیستیم ذهنمان حالت خلاء دارد و هر شاگرد مدرسه ای، هم می داند که طبیعت دائما می خواهد فضاهای خالی و خلاء را از بین ببرد. طبیعت در مورد اشخاص نیز هدف و مقصود خود را خوب تشخیص می دهد و همیشه به طرف ذهن هایی که خالی هستند، می رود تا بتواند به آسانی آنها را اشغال کند؛ به چه وسیله؟ معمولا احساسات، چرا؟ به علت این که حس هایی مثل اندوه، ترس، حسد، کینه، دشمنی و … همیشه با نیروی بسیار زیاد پیش رفته و چنان سریع راه خود را باز می کنند که افکار و احساسات خوشایند مثل دوستی، شادی، لذت، آرامش، رضایت، عشق ، احترام و …مجبور می شوند در مقابل فشار انها از ذهن بیرون امده و جای خود را به انها بدهند.
افکار ما معرف شخصیت ما می باشد و طرز تفکر ما عامل مجهولی است که سرنوشت ما را معین می کند. زندگی یک شخص، زاییده افکار روزانه او می باشد. به جرات می توان گفت که بزرگترین مشکلی که با ان روبرو هستیم، انتخاب افکار صحیح و مناسب است. اگر ما در این مورد بتوانیم انتخاب صحیحی انجام دهیم آن وقت راه به سوی حل مشکلاتمان گشوده ایم. مارکوس اوریلیوس، فیلسوف بزرگی که بر امپراطوری روم حکومت می کرد این حقیقت را در جمله کوتاهی، خلاصه کرده و گفته است: ” زندگی ساخته افکار ما است.”
اگر ما افکار صحیح و خوب به ذهن خود راه دهیم بی شک خوشبخت خواهیم شد. برعکس اگر خود را تسلیم افکار آشفته و سردرگم کنیم دچار آشفتگی و سردرگمی خواهیم شد. اگر افکاری در مورد ناخوشی داشته باشیم ناخوش می شویم و اگر فکر ناکامی و شکست را به خود راه دهیم شکست خواهیم خورد، اگر مدام به فکر خود و بدبختی ها و مشکلات خود باشیم دیگران از ما دوری و اجتناب خواهند کرد.
نمی گوییم که نسبت به همه مسائل زندگی خود بی اعتنا و خونسرد باشید، متاسفانه زندگی به این سادگی ها هم نیست، آنچه که به شما پیشنهاد می شود این است که در مورد مسائل زندگی به جای رویه منفی، فکری مثبت داشته باشید. به عبارتی دیگر، ما باید به مشکلات خود توجه و برای رفع آنها تلاش کنیم ولی نباید نگران شویم. توجه یعنی اینکه شخص مشکلات خود را پیدا کند و با آرامش و خونسردی در رفع آنها تلاش کند، در صورتی که نگرانی یعنی بیهوده و دیوانه وار در دور چرخ زدن و حاصلی نبردن