
محرم سرشار از اصول تربیتی است اگر دقیق تر ببینیم
۱. حضور خانواده در کنار هم :
علاوه بر حضور فیزیکی خانواده امام در یک کارزار ناعادلانه و تمام عیار به نوع کلام اعضای خانواده دقت کنید که چقدر مهربانی، تعریف و تمجید، زمان گذاشتن برای یکدیگر و … حتی در آن شرایط دیده می شود. اما متاسفانه گاهی مشغله های روزمره ما را از هم دور می کند که این خود به مرور گرمای کانون خانواده را کم خواهد کرد؛ از همین امروز به بهانه های مختلف در کنار هم جمع شوید به جای هر کسی در اتاق خودش، زمان گفت و گو مفید برای هم بگذارید، شنونده بودن را تمرین کنید، برخی کار های منزل را باهم انجام دهید، همسر و فرزندانتان را بی بهانه درآغوش بگیرید و ببوسید، تفریحات مشترک طراحی کنید که همگی لذت ببرید، لازم نیست در همه موارد باهم صد در صد موافق باشید تحمل و انعطاف پذیری را شخصاً تمرین کنید به جای تذکر به دیگران، از تعریف کلامی دریغ نکنید و مهربان باشید، مهربانی را تمرین کنید، هرچقدر هم مهربان هستید کمی مهربان تر باشید.
۲. مسئولیت پذیری و کارآمدی :
لحظه لحظهی واقعه کربلا درس مسئولیت پذیری است، به روایت متعدد از بزرگوارانی چون حضرت عباس، علی اکبر، قاسم بن حسن، زینب کبری، و … بنگرید تفاوتی نمی کند چه سنی همگی وظیفه ای دارند و سخت به آن پایبندند.
گاهی خانواده ها از سر ناآگاهی به فرزندانشان اجازه بزرگ شدن نمی دهند و خود را در سختی می اندازند و اگر حتی در سال های بعد پر از خشم و طلب کار از همان فرزندان نشوند حتما به فرزندانشان که اجازه رشد و اشتباه کردن نداده اند آسیب زده اند، کودکان از ۳ سالگی می توانند و باید مسئولیت های کوچک را داشته باشند و این مهارت مهم و حیاتی برای زندگی را تمرین کنند.
گاهی ما باز به جهت حمایت اما به غلط از پتانسیل سالمندان در خانه و خانواده نیز غافل می شویم و با کنار گذاشتن آنها از مسئولیت های زندگی حس ناکارآمدی، خمودگی و افسردگی را به ایشان تحمیل می کنیم. فراموش نکنیم حمایت بیش از حد حمایت نیست، آسیب است. به فرزندان و سالمندان مسئولیت های در حد توانشان بدهید و مکرر از آن ها تعریف کنید.
۳. ادب و احترام :
وقتی به گفتار و رفتار امام، یاران و خانواده مکرمشان نگاه می کنیم ادب و احترام بینشان موج می زند و بهانه هایی مانند خستگی، گرما، جنگ، استرس، دشمن، بچه بودن و … باعث نمی شود بهم بی احترامی کنند. ببینید که چه طور کسب تکلیف می کنند، حرمت یکدیگر را نگاه می دارند، حریم خود را حفظ می کنند و … . گاهی متاسفانه در بین خانواده ها و دوستان بهانه هایی به غلط باعث می شود تا احترام یک دیگر را رعایت نکنند و یا اجازه توهین به خودشان را به اطرافیان بدهند که بر عزت نفس و احساس ارزشمندی آن ها تاثیر می گذارد. توجه کنید این نشانه انعطاف نیست که به شما توهین شود و شما بپدیزید و این حل مسئله نیست که توهین را با توهین پاسخ دهید و پرخاش شدید کنید.
اگر می خواهید محترم باشید اولین قدم احترام متقابل به اطرافیان است، قدم بعدی نگاه داشتن حد خودتان و مرزهای خودتان است ( مثلا : دخالتی نکنید که به شما بی احترامی شود، لباسی نپوشید که موجب تمسخر و کاهنده احترام باشد، درمقابل توهین مقتدر ولی بدون پرخاش باایستید و اجازه توهین ندهید و…)
اگر والدین هستید حتما از کودکی به فرزندانتان احترام بگذارید و اجازه ندهید کسی به بهانه حتی شوخی به آن ها توهین کند از روانشان مانند جسمشان کاملا مراقبت کنید و همچنین وی اجازه توهین به شما یا اطرافیان را ندارد و بیشتر از نصیحت، دعوا و تنبیه رفتار شما به ایشان می آموزاند. اگر بزرگسال هستید و حس احترام از اطرافیانتان ندارید از همین امروز تلاش کنید با اصلاح رفتار خودتان احترام بخرید. بادتان هم باشد که قرار نیست همیشه و همه جا اتفاق بی افتد اما شما از خودتان و اطرافیانتان مراقبت کنید.
4. بروز هیجان :
یکی از نکات مهم در اصول تربیتی و روانشناسی موجود در واقعه کربلا بروز هیجان ها به درستی بدون سرکوب یا اغراق و توجه طلبی است . ببینید چطور اشک اجازه دارد فرو بریزد، ببینید چطور خشم جایگاه درستش را پیدا میکند و روبروی دشمن بدون توهین محکم بروز پیدا میکند، ببینید چطور ترس وجود دارد اما ساختار قوی شخصیتیشان امکان شکستن بهشان نمی دهد، ببینید چطور شجاعت و اعتماد بنفس وجود دارد، ببینید چطور ابراز عشق و محبت بروز می کند و … .
گاهی ما از خودمان انتظار قهرمان های غیر واقعی سینمایی داریم و به همین دلیل بروز هر احساس یا هیجانی را بد می دانیم و یا چون مدیریت هیجان ها را نیاموخته ایم ویا تمرین نکرده ایم گاهی صرفاً به جهت جلب توجه منفی و یا باج دهی و باج گیری با بروز ضعف های زیاد از آن ها استفاده می کنیم. کربلا به ما می آموزد قهرمانان حقیقی چگونه هستند و چطور نه غرق احساس می شود نه آن را سرکوب می کند؛ به ما می آموزد چقدر ایمان و توکل در مشکلات کمک کننده است، چقدر صحبت کردن کمک کننده است، چقدر یاری خواستن بالغانه است، چگونه احساس هایمان را بیان کنیم و چگونه همدلی کنیم، چگونه برای اعتقادات و ارزش های درستمان پافشاری و استقامت کنیم و چطور بگذیریم و بپذیریم، غم را تجربه کنیم اما افسرده نشویم، خشم را تجربه کنیم اما دچار جنون نشویم، ترس را تجربه کنیم اما فرار نکنیم، شادی و عشق را تجربه کنیم و به راحتی بیان کنیم. سلامت روان به معنی عدم درک هیچ هیجانی یا هیچ هیجان منفی نیست.
۵. پذیرش و تاب آوری:
واقعه کربلا را از هر منظر که نگاه کنیم بسیار سخت و دردناک است. خلف وعده، جنگ، سوگ، ازدست دادن ها، اسارت، تحقیر، توهین و … اما در عین حال چقدر دقیق و کامل می توانیم معنای پذیرش و تاب آوری را بیاموزیم . این که در مقابل یک مصیبت و مشکل باید ابتدا تمام تلاش ممکن را کرد اما تن به ذلت نداد، کمک خواست، سوگواری کرد و به زندگی بازگشت.
گاهی ما اگر دچار مصیبتی شویم این مراحل را فراموش می کنیم و یا اگر تلاش کنیم و به خواسته مان نرسیم دچار آلام شدید روحی می شویم و برای بازگشت به زندگی و ادامه مسیر دیگر تلاش نمی کنیم. مصیبت و مشکل دردناک است اما باید پذیرفت و به جلو گام برداشت .
- واقعه کربلا درس زندگی است از ابتدا تا انتها است
- چطور هدف گذاری کنیم،
- چطور تصمیم گیری کنیم،
- چطور بسنجیم و ارزش گذاری کنیم، چطور مسائل را ارزیابی کنیم.
۶. گاهی یادمان می رود که :
- کوتاه قرار است در این کره خاکی زندگی کنیم،
- گاهی یادمان می رود انسانیت چیست و این امانت ها را باید تحویل بدهیم،
- گاهی یادمان می رود ارزشمندیم و محترم،
- می توانیم بسیار شجاع تر باشیم،
- می توانیم بسیار قوی تر باشیم،
- می توانیم بسیار مهربان تر باشیم،
- اگر مراقب نباشیم غرق می شویم
- در خودخواهی هایمان،
- در حقارت هایمان،
- در طمع ها و حرص های بیارزش مان.
▪ محرم تلنگری است برای این که ببینیم چقدر می توانیم خوب باشیم اگر بخواهیم، و چقدر می توانیم بد باشیم اگر مراقبت نکنیم.
¤شما بنویسید در کربلا چه میبینید ؟