
درک کردن احساسات
وقتی درباره درک کردن احساسات حرف می زنیم بعضی ها ممکن است مات و مبهوت شوند می پرسند چه مطلبی را باید فهمید ؟من می دانم چه موقع احساس خوبی دارم و چه موقع احساس بد موضوع پیچیده ای در کار نیست … اگرمی شد بگیوییم احساسات در یک زمانت خوب و در یک زمان بد است حرف اشخاص درست بود . جایی برای فهمیدن وجود نداشت . اما احساسات فعلی ما با سابقه ای از احساسات در رابطه هستند. سابقه ای که در دوران کودکی شکل می گیرد و به زمان حاضر امتداد پیدا می کند .
این نکته را به خاطر بسپارید :
در مواقعی هراس – احساس گناه و رنجی که کودک می کشد به قدری شدید و کلافه کننده است که کودک برای بقای خود آن بخشهایی از خود را که می تواند احساس کند از خود می زداید از احساسات و دانش درونی خود فرار می کند. پس احساساتی که در کودکی شکل می گیرد منجمد می شود و به زمان کنون کشیده می شوند . کسی که سعی میکند احساسات خود را سرکوب کند نمی تواند با دیگران ارتباط برقرار کند