
کارل گوستاو یونگ((Carl Gustav Jung برجستهترین شاگرد فروید((Freud بود. یونگ، مدت ۶۰ سال از زندگی خود را صرف شناخت روان پیچیده انسان و شیوههای برطرف کردن مشکلات آن کرد.
نظریه یونگ را به ویژه به علت تاکیدی که بر ناخودآگاه دارد، میتوان به عنوان یکی از نظریههای مهم روانکاوی به شمار آورد. با این وجود این نظریه با نظریه فروید تفاوتهای چشمگیری دارد. شاید مهمترین آنها از جنبه علمی و فلسفی و به خصوص روانشناسی، در این باشد که یونگ در ساخت روان آدمی، برای علیت و غایت اهمیت یکسانی قایل بود؛ در حالی که فروید تنها به جنبه علی انگیزههای بشر توجه میکرد. یونگ میگوید: انسان نه تنها به گذشته، بلکه به آرزوی آینده زنده است.
نظریه یونگ از جهت دیگری نیز با نظریه دیگران متفاوت است و آن از نظر اهمیتی است که او برای عوامل نژادی و تکاملی در ساخت شخصیت قایل است. یونگ شخصیت هر فرد را محصول تاریخ قرون و اعصار اجداد او میداند. مبنای شخصیت به نظر او قدیمی، ابتدایی، فطری، ناخودآگاه و جهانشمول است.
ساختار شخصیت
روانشناسی تحلیلی یونگ با مفهوم معروف آن توارث فرهنگی(یعنی این که بسیاری از خصیصههای فرهنگی در طول قرنها به صورت ارثی به نسلهای بعد منتقل شدهاند) و تاکید او روی دو مفهوم درونگرایی و برونگرایی و همچنین توجه عمیق به کارکردهای فکری مغز و احساسات، بر زمینهای غنی و قوی از مطالعات او روی اسطورهشناسی و روانشناسی مقایسهای قبایل بدوی و متمدن و مطالعات بالینی فراوان مبتنی است.
به نظر یونگ، شخصیت از چند سیستم جدا، اما مربوط به هم تشکیل شده است. مهمترین این سیستمها عبارتند از: ایگو، ناخودآگاه شخصی و عقدههای آن، ناخودآگاه جمعی و ارکیتایپهای آن، پرسونا، آنیما، آنیموس و سایه.
ایگو یا خود: عبارت است از ضمیر آگاه که از عناصر خودآگاهانهای مانند ادراک آگاهانه، خاطرات، تفکرات و احساسات تشکیل شده است. خود، مسئول احساس هویت و تداوم شخصیت و محور اساسی تمام شخصیت است.
ناخودآگاه شخصی: مجاور ایگو یا خود قرار دارد و شامل تجاربی میشود که زمانی آگاه بودهاند، ولی سرکوب شدهاند.
عقده: عبارت است از مجموعه متشکل و سازمانیافتهای از احساسات، تفکرات، ادراکات و خاطرات که در ناخودآگاه شخصی مستقرند. عقده ممکن است خودمختار شده و کنترل ت